نفتی ها /فائزه پناهی؛ میگویند اختصاص یارانه بنزین به کد ملی برای مصارف شخصی و تخصیص سهمیه CNG و LPG به تمامی خودروهای صنعت حملونقل موجب کاهش شدید مصرف بنزین در شرایط جنگی و تحقق اقتصاد بهینهسازی در کنار پدافند غیرعامل در حوزه تأمین امنیت انرژی و کنترل اختیاری مصرف انرژی خواهد شد؛ اما باید دید ایا در عمل دولت آماده چنین تغییر بنیادینی هست؟
اولین مسئله، زیرساختهای فنی است؛ دولت در سالهای اخیر حتی در اجرای طرحهای سادهتر هم با چالشهای فنی، اختلال سامانهها و ناهماهنگی سازمانی روبهرو بوده است، آیا سامانهای برای رصد، ثبت و استفاده مطمئن و شفاف از سهمیه هر فرد وجود دارد؟ آیا میتوان بهدرستی اطمینان داد که سهمیه ذخیره میشود، از بین نمیرود، و در شرایط بحرانی قابل استفاده است؟ یا دوباره باید شاهد صفهای طولانی، قطع سامانهها و اعتراضهای مردمی باشیم؟
مسئله دوم، اعتماد عمومی است، در سالهای گذشته، مردم نسبت به سیاستهای انرژی دولت دچار تردیدهای جدی شدهاند. از تغییرات ناگهانی قیمتها گرفته تا تصمیمهای بدون اطلاعرسانی قبلی. اگر طرح بنزین به نفر بدون شفافیت، بدون آموزش و بدون تضمین امنیت سهمیه اجرا شود، بهجای افزایش تابآوری، زمینهساز نارضایتی عمومی میشود. مردم باید بتوانند سهمیهشان را ببینند، بفهمند، مدیریت کنند و در صورت لزوم، آن را منتقل یا تبدیل کنند. اگر این شفافیت نباشد، هیچ اعتمادی شکل نخواهد گرفت.
نکته مهم دیگر، نگاه سادهانگارانه به عدالت است، اختصاص سهمیه بنزین به همه افراد به صورت مساوی، لزوماً به معنای عدالت نیست. کسی که در منطقهای بدون حملونقل عمومی زندگی میکند و روزانه نیاز به تردد دارد، با کسی که در مرکز شهر با دسترسی کامل به مترو و اتوبوس است، نیازهای متفاوتی دارد. در حالی که طرح فعلی به تفاوت نیازها بیتوجه است و صرفاً به «برابری عددی» اکتفا میکند. اینجا باید پرسید: آیا عدالت یعنی برابری ریاضی، یا پاسخ به نیازهای واقعی؟
اما پرسش اصلی درباره اولویتهاست این که چرا همواره انرژی، اولین حوزهایست که برای «اصلاح اقتصادی» انتخاب میشود؟ چرا بار سنگین تغییر سیاستهای کلان، اغلب بر دوش مردم، آنهم دهکهای پایین جامعه میافتد؟ بهتر نیست پیش از اجرای طرحهای نو، ابتدا تکلیف سیاستهای ناکارآمد قبلی روشن شود؟ مثلاً، تکلیف فساد در زنجیره توزیع فعلی یا قاچاق سوخت چیست؟
در نهایت باید گفت، طرح اختصاص بنزین به کد ملی، هرچند در ظاهر یک اصلاح ساختاری است؛ اما اگر با همان الگوهای اجرایی گذشته همراه شود، احتمالاً به همان نقطههای شکست قبلی خواهد رسید. اگر زیرساخت نباشد، اگر اعتماد جلب نشود، اگر آموزش و شفافیت نباشد، اگر نیازهای متفاوت نادیده گرفته شوند، این طرح هم فقط یک شعار خواهد بود ـ نه یک راهحل.
مخاطبین عزیز پایگاه خبری–تحلیلی نفتیها؛ شما میتوانید از طریق پست الکترونیک naftiha.ir@gmail.com و دایرکت پیج اینستاگرام نفتیها به آدرس @NaftihaNews برای ارائه نقطه نظرات، پیشنهادها، انتقادها و سایر پیامهای خود با ما در ارتباط باشید.