نفتی ها /فائزه پناهی؛ در دنیای امروز، ناترازی انرژی یک بحران جهانی است، اما نوع مواجهه با آن، تمایز کشورها را مشخص میکند؛ آنچه ایران را از دیگر کشورها عقب نگهداشته، صرفاً کمبود منابع یا تحریم نیست، بلکه نبود یک «درک راهبردی از اهمیت پایداری انرژی» است. کشورهایی که در قلب بحرانهای انرژی قرار دارند، با نوآوری، آیندهنگری، و تصمیمگیریهای شفاف، صنایع خود را حفظ و حتی بهرهورتر کردهاند.
در ماههای اخیر که کشورهای مختلف، از آلمان تا هند، با بحرانهای مقطعی انرژی روبهرو شدهاند، پتروشیمیهای بزرگ جهان ثابت کردهاند که زیرساختهای هوشمند، فقط شعار نیست. در جنوب هند و در تگزاس آمریکا، پتروشیمیها با پیادهسازی مدل «energy islanding» یا جزیرهسازی انرژی، خود را از وابستگی کامل به شبکه ملی جدا کردهاند. در این مدل، واحدهایی از کارخانه بهصورت خودکفا با استفاده از ترکیب نیروگاههای گازی، سیستمهای توربین بخار بازیافتی و سلولهای خورشیدی، برق مورد نیازشان را تأمین میکنند؛ حتی در زمان خاموشی سراسری.
در آلمان، شرکت پتروشیمی BASF که یکی از غولهای این صنعت در جهان است، از هوش مصنوعی برای پیشبینی ناترازی برق استفاده میکند. سامانهای به نام "Demand Anticipation AI" تا ۴۸ ساعت پیش از بروز بحران، مصرف انرژی واحدهای تولیدی را تنظیم میکند، زمانبندی تولید را بازآرایی مینماید و حتی فرآیندهای پرمصرف را به ساعات کمفشار منتقل میکند. این یعنی خاموشی نهتنها مدیریت میشود، بلکه پیامدش به صفر نزدیک میشود—چیزی که در ایران حتی تصور آن هم غیرواقعگرایانه به نظر میرسد.
در فرانسه، ذخایر برق هستهای، نقش پدافند غیرعامل برای صنایع ایفا میکنند. وقتی فشار مصرف بالا میرود، اولویت تأمین با صنایع انرژیبر مانند پتروشیمی است، نه با مصرفکنندههای خانگی. آنها حتی در زمان بحران انرژی در زمستان ۲۰۲۲، با یک سیستم تعدیل ساعتی موقت، تولید را نه تعطیل، بلکه قابل کنترل کردند. در ایران، اما برق میرود، کوره خاموش میشود، فرآیند میسوزد، و بازگشت به دمای عملیاتی، نیازمند چندین برابر انرژی بیشتر است—انرژیای که وجود ندارد.
چین، که در سالهای اخیر با رشد مصرف بیسابقه روبهرو بوده، در استانهای پتروشیمیخیز مانند ژجیانگ و گوانگدونگ، نیروگاههای ترکیبی برق و بخار (CHP) را به اسکلههای صنعتی متصل کرده است. این واحدها علاوه بر تأمین برق پایدار، از حرارت بازیافتی برای فرآیندهای شیمیایی استفاده میکنند و در زمان کممصرف حتی مازاد انرژی تولیدی را به شبکه ملی تزریق مینمایند—یعنی صنعتی که نه تنها مصرفکننده، بلکه تأمینکننده هوشمند برق هم هست.
کرهجنوبی اما به سراغ تثبیت گرمای کورهها رفته؛ در مجتمعهای پتروشیمی اولسان، از سیستمهایی استفاده میشود که در صورت قطع برق، گرمای باقیمانده در کوره را ذخیره و حفظ میکنند تا پس از بازگشت جریان، انرژی اضافی برای راهاندازی مجدد هدر نرود. چنین رویکردی نهتنها مصرف برق را کاهش میدهد، بلکه طول عمر تجهیزات را هم افزایش میدهد.
حتی عربستان سعودی، که یکی از بزرگترین صادرکنندگان انرژی دنیاست، خاموشیهای احتمالی را با مدلهای مشارکتی حل میکند. شرکت SABIC با صنایع غیرحیاتی قرارداد مبادله انرژی (Energy Swap Contracts) بسته است؛ بدین معنا که در زمان اوج نیاز مصرف، برق از صنایع کمحساسیت به واحدهای پتروشیمی منتقل میشود و پس از کاهش بار، این تبادل بازمیگردد. همه اینها در بستر یک پلتفرم شفاف و آنلاین اجرا میشود، نه با تلفن و دستورهای لحظهای.
موضوع اما اینجاست ایران اما هنوز در مرحله آزمونوخطاست؛ خاموشیها ناگهانیاند، راهکارها مقطعی، و صنعت، هر روز قربانی جدیدی میدهد. اگر سیاستگذاران بهجای آرمانگرایی روی کاغذ، واقعگرایی در عمل را انتخاب نکنند، نهفقط رشد ۱۳ درصدی، بلکه حتی حفظ وضعیت فعلی هم به رویایی غیرقابل تحقق تبدیل خواهد شد.
تا زمانی که «تضمین انرژی» بهعنوان زیرساخت توسعه جدی گرفته نشود، هیچ برنامهای در حوزه صنعت پتروشیمی پایدار نخواهد ماند—و ما همچنان در حال پیدا کردن دلیل خاموشی خواهیم بود، درحالیکه دیگران آن را پیشبینی، مدیریت و حتی مهار میکنند.
مخاطبین عزیز پایگاه خبری–تحلیلی نفتیها؛ شما میتوانید از طریق پست الکترونیک naftiha.ir@gmail.com و دایرکت پیج اینستاگرام نفتیها به آدرس @NaftihaNews برای ارائه نقطه نظرات، پیشنهادها، انتقادها و سایر پیامهای خود با ما در ارتباط باشید.