نفتی ها /فائزه پناهی؛ بازار فیزیکی فرآوردههای نفتی و پتروشیمی، در آرامش پس از طوفان، بهجای جهش، سقوط کرد. آمار معاملات نشان میدهد آنچه بازار را متوقف کرده، نه بحرانهای جهانی، بلکه بیاعتمادی عمیق به سیاستهای تکراری داخلیست.
در واقع در شرایطی که بازار جهانی نفت، یک افت ۱۲درصدی تاریخی در قیمت برنت را تجربه کرد، بورس کالای ایران تصمیم گرفت نقش "تماشاگر محتاط" را بازی کند؛ نه قهرمان شد، نه قربانی. بازار داخلی، خود را پشت نرخ ارز توافقی ۶۹۴۰۲ تومانی پنهان کرد و مثل کسی که زیر باران ایستاده ولی چترش را بسته نگه داشته، منتظر ماند تا ببیند باران میگذرد یا طوفان میشود.
اما این احتیاط، هزینه داشت. بازار محصولات پلیمری در هفته دوم تیر، با افت ۱۹درصدی در معاملات، چهرهای کمرمق از خود نشان داد؛ آنهم در شرایطی که تنشهای منطقهای پایان یافته بود و بازار بهجای جهش، درجا زد. دلیلش ساده است: بازار به خودش اعتماد ندارد. نه به ثبات سیاستگذار اطمینان دارد، نه به پیشبینیهای متغیر قیمت پایه. حتی وقتی قیمتها کمی کاهش مییابند، خریداری جلو نمیآید. همین بیاعتمادی است که بازار را به حالت تعلیق برده.
محصولات شیمیایی هم اوضاعی بهتر نداشتند. با وجود افزایش قیمت پایه، حجم معاملات سقوط کرد؛ نشانهای دیگر از شکاف بزرگ بین قیمتگذاری رسمی و واقعیت بازار. از ۲۳ هزار تن محصول عرضهشده، تنها حدود ۳۷۵۰ تن به فروش رفت. فعالان بازار، خرید را به تعویق انداختند، شاید چون میدانند این قیمتها واقعی نیست یا شاید چون چشمانداز روشنی نمیبینند.
در این میان، تنها نقطهی روشن بازار، فروش قابلقبول برخی گریدهای پلیاستایرن بود که با وجود کاهش عرضه، همچنان با نرخ پایه معامله شدند. اما آیا میتوان این را نشانهای از بازگشت اعتماد دانست؟ بعید است. بیشتر شبیه به واکنش بخشهایی از بازار است که نمیتوانند بیش از این منتظر بمانند؛ نه از سر امید، که از سر ناچاری.
واقعیت آن است که بازار فرآوردههای نفتی و پتروشیمی ایران، حتی وقتی بحران جهانی به اوج میرسد، بیشتر از تهدید خارجی، از بلاتکلیفی داخلی میترسد , نرخ ارز توافقی هم که قرار بود سپری برای ثبات باشد عمل نکرد.
حالا شاید وقت آن رسیده که سیاستگذاران بپذیرند بازار دیگر با نسخههای تکراری واکسینه نمیشود؛ چون این سیاستها—از تثبیت صوری نرخ ارز گرفته تا دستکاری جزئی قیمتها یا مهندسی عرضه—دیگر روی ویروس مزمن بیاعتمادی کار نمیکند و بازار پتروشیمی دیگر به این مسکنها پاسخ نمیدهد، چون فهمیده که درد، جای دیگریست.