نفتی ها /حاشیه نخست این هفته "نفتیها" را با شایعهای که رسما بازار نفت را به هم ریخت آغاز میکنیم؛ تنها یک ادعا، بدون تأیید رسمی، بازار جهانی نفت را به لرزه انداخت. خبر «احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران» آنقدر قدرت داشت که قیمت نفت را نزدیک به یک دلار افزایش دهد، بیآنکه حتی یک گلوله شلیک شده باشد. این بار نه تصمیم اوپک، نه ذخایر نفت آمریکا و نه حتی گزارشهای اقتصادی، بلکه تنها یک شایعه بود که بهای انرژی را بالا برد.
نفت برنت با جهش ۹۷ سنتی به ۶۶.۳۵ دلار رسید و نفت وستتگزاس اینترمدییت آمریکا هم حدود یک دلار افزایش قیمت را تجربه کرد. دلیل؟ نگرانی از جنگی احتمالی که میتواند عرضه نفت در منطقه را مختل کند. این یعنی بازار انرژی هنوز هم با کوچکترین تهدید سیاسی در خاورمیانه دچار تب میشود.
در این میان، ایران به عنوان سومین تولیدکننده بزرگ نفت اوپک، یک نقطه کلیدی در نقشه انرژی جهان است. تنها بردن نامش در کنار عبارتهایی چون «حمله نظامی» یا «تنگه هرمز» کافیست تا ذهن سرمایهگذاران به سمت کمبود عرضه و افزایش قیمت برود. و باز هم این تنگه حیاتی، مثل همیشه، در مرکز نگرانیها قرار گرفت؛ مسیری که روزانه میلیونها بشکه نفت از آن عبور میکند.
درحالیکه مذاکرات هستهای میان تهران و واشنگتن همچنان در فضای بلاتکلیف حرکت میکند، و تحلیلگران از نزدیکشدن پایان این گفتوگوها سخن میگویند، بازار راه خودش را میرود. در دنیای نفت، گاهی ترس از جنگ، قویتر از جنگ واقعی عمل میکند.
حاشیه دوم هم به ادعای رویترز درباره اثر لغو تحریم ایران بر پالایشگاههای چین میپردازد؛
رویترز گزارش داد: احتمال لغو تحریمهای نفتی ایران میتواند ضربه سنگینی به پالایشگاههای مستقل چینی وارد کند. این پالایشگاهها که عمدتاً در استان شاندونگ قرار دارند، با اتکا به تخفیفهای نفتی ایران و بدون ثبت رسمی واردات، بهطور پنهان خوراک ارزان دریافت میکردند. لغو تحریمها به معنای شفافشدن تجارت نفت ایران است، موضوعی که رقابت قیمتی را برای این پالایشگاهها سختتر میکند.
همزمان، بازگشت رسمی ایران به بازار نفت میتواند عرضه جهانی را افزایش دهد و فشار نزولی بر قیمتها وارد کند؛ موضوعی که علاوه بر چین، میتواند برای تولیدکنندگانی چون عربستان سعودی هم دردسرساز باشد.
از منظر داخلی چین، این تحول ممکن است به نفع پالایشگاههای بزرگ دولتی تمام شود و بخشی از ظرفیت مازاد پالایش در این کشور را تعدیل کند.
در مجموع، در حالی که صنعت نفت ایران آماده جهش در تولید است، لغو تحریمها نهتنها بازار نفت را دگرگون میکند، بلکه ساختار رقابت در پالایشگاههای آسیا را نیز زیر و رو خواهد کرد./تسنیم
حاشیه سوم هم اما به بحران در جایگاههای CNG و هشدار فعالان این صنعت درباره خاموشی سراسری میپردازد؛
به گفته وحید سراوند، رئیس کارگروه CNG استان تهران، قطع مکرر برق، پرداختنشدن مطالبات و بیتوجهی به مصوبات دولتی جایگاهداران را تا آستانه تعطیلی کشانده است. او هشدار میدهد اگر این وضعیت ادامه یابد، خاموشی کامل صدها جایگاه CNG اجتنابناپذیر خواهد بود؛ اتفاقی که نهتنها اقتصاد، بلکه سلامت عمومی را تهدید میکند.
فعالان این صنعت تأکید دارند که اجرای کامل مصوبه افزایش ۷۰ درصدی کارمزد سال ۱۴۰۳، تعیین فوری کارمزد سال ۱۴۰۴ بر اساس نرخ واقعی تورم، و تضمین تأمین برق و گاز پایدار ضروری است. همچنین خواستار تسهیلات بانکی برای نوسازی تجهیزات فرسوده شدهاند.
در صورت بیتوجهی، این بحران میتواند به افزایش مصرف بنزین، رشد آلودگی کلانشهرها، هزینه ارزی بالا برای واردات سوخت، و بیکاری هزاران نفر در صنایع وابسته منجر شود. در واقع، بیعملی دولت میتواند یکی از معدود پروژههای موفق سوخت پاک کشور را به مسیر انحلال بکشاند.
حاشیه آخر هم به ادعای جنجالی رئیسکل بانک مرکزی درباره رکوردزنی صادرات نفت در سال ۱۴۰۳ میپردازد؛
محمدرضا فرزین اخیراً مدعی شد که ایران در سال ۱۴۰۳، ۶۷ میلیارد دلار صادرات نفتی داشته؛ عددی که حتی در دوره طلایی برجام هم محقق نشده بود. اما بررسیهای آماری، روایت دیگری از واقعیت ترسیم میکند.
در سال ۱۳۹۶، یعنی اوج گشایشهای برجامی، درآمد نفتی کشور حدود ۶۵.۸ میلیارد دلار بود. حال ادعای ثبت رکوردی بالاتر در شرایط تحریمی، با آمارهای رسمی و برآورد مؤسسات مستقل مانند کپلر و ورتکسا همخوانی ندارد. آنها میانگین صادرات نفت ایران را حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز میدانند که با میانگین قیمت جهانی نفت در سال ۱۴۰۳، مجموع درآمد نفتی را به حدود ۴۲ میلیارد دلار میرساند—نه ۶۷ میلیارد.
افزون بر این، اگر چنین رکوردی در صادرات نفتی واقعاً ثبت شده بود، انتظار میرفت اثر آن در کاهش نرخ ارز و تورم قابل مشاهده باشد. با این حال، نرخ تورم سالانه در سال ۱۴۰۳ بیش از ۳۲ درصد اعلام شده، که تناقضی آشکار با ادعای ارزآوری گسترده دارد.
ابهام در منابع آماری، تفاوت با دادههای گمرکی، و فقدان شفافیت درباره جزئیات صادرات نفت و فرآوردهها، این پرسش را بهمیان میآورد: اگر ایران واقعاً رکورد صادرات نفت را شکسته، چرا هیچکس آن را در سفرهاش احساس نمیکند؟
در نهایت، این اعداد، اگرچه پرطمطراق و رسانهای هستند، اما بدون پاسخگویی شفاف و انتشار دادههای رسمی، بیشتر از آنکه خبر خوش باشند، نشانهای از تاریکی و پنهانکاری در یکی از استراتژیکترین حوزههای اقتصاد کشورند./تجارت نیوز
"لازم به ذکر است درج اخبار حواشی هفتگی حوزه نفت و انرژی در این بخش به منزله تایید آنها نیست و سایت تحلیلی خبری نفتیها صرفا گردآورنده اخبار در این بخش خبری میباشد."