نفتی ها /حاشیه نخست این هفته "نفتیها" را ماجرای تعطیلات پیاپی این روزهای کشورآغاز میکنیم تحلیل ها از ماجرهای تعطیلی به جای تدبیرمیگویند؛ چرا که در شرایط فعلی، سوال اصلی این است که چرا کشور به وضعیت تعطیلیهای گسترده دچار شده است؟ رسمیترین پاسخ به ناترازی انرژی مربوط میشود؛ به ویژه برای حفظ پایداری شبکه برق که به دلیل کمبود گاز و برق مجبور به تعطیلی مدارس و ادارات شدهایم. با این حال، مشکل اصلی فراتر از انرژی است. ایران با داشتن منابع عظیم نفت و گاز، نباید چنین مشکلاتی را تجربه کند.
این وضعیت نتیجه مدیریت ناترازی است که سالهاست مشکلات حل نشده کشور را عمیقتر کرده است. در بخش انرژی، عقبماندگیهای تکنولوژیک و عدم بهروزرسانی زیرساختها قابل مشاهده است. علاوه بر این، بحرانهای اقتصادی، تورم، کاهش ارزش پول ملی، رکود مسکن، و مشکلات در حوزههای مختلف زندگی مردم نشاندهنده بحرانهای مدیریتی است.
تعطیلیهای اخیر تنها به علت بحران انرژی نیست، بلکه نشانهای از نبود تدبیر و راهحلهای پایدار است. در واقع، بحرانهای مختلف کشور آرامآرام ادامه دارند و به جای تدابیر اساسی، با تعطیلیهای مقطعی، مشکلات به صورت سطحی حل میشوند، بدون اینکه ریشهای درمان شوند. این امر نشان میدهد که دولت به جای حل مشکلات، ترجیح میدهد که آنها را به نوعی پنهان کند.
حاشیه دوم هم به ماجرای صدور یک رأی جدید در پرونده کرسنت میپردازد؛ که معلوم نیست یک پیروزی حقوقی یا شکست دیپلماسی؟رأی جدید دیوان داوری در پرونده کرسنت، با رد ادعای شرکت کرسنت علیه شرکت ملی نفت ایران، ظاهراً پیروزی بزرگی از منظر حقوقی به حساب میآید، اما در واقع این حکم فقط یک پیروزی سطحی است که عمق فاجعه را در نحوه مدیریت قراردادهای بینالمللی ایران پوشش نمیدهد. این رأی ممکن است از لحاظ حقوقی برای کشور رضایتبخش باشد، اما آنچه که نباید فراموش کرد، این است که پروندهای به این پیچیدگی و هزینههای فراوان، در نتیجه ضعفهای جدی در نحوه انعقاد و اجرای قراردادهای بینالمللی ایران شکل گرفت.
در ماههای اخیر، تحت تاثیر اقدامات دولت بایدن، صادرات نفت ایران از ۱.۸ میلیون بشکه در روز به حدود ۸۴۷ هزار بشکه در روز کاهش یافته است. این کاهش به دلیل اعمال تحریمهای شدید از سوی دولت بایدن در پی تحولات داخلی ایران و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بود. اما وضعیت به سرعت تغییر کرده و صادرات نفت ایران پس از ژانویه ۲۰۲۵، در دوره نخست ترامپ، با جهش قابلتوجهی روبهرو شد.
گرچه ترامپ همواره سیاست فشار حداکثری علیه ایران را دنبال میکند، او با موانع و محدودیتهای خاصی برای فشار به شبکه صادرات نفت ایران مواجه است. اعمال تحریمهای بیشتر علیه نفتکشهای ایرانی و بنادر چین، در شرایط کنونی به سختی میتواند تاثیر چشمگیری بر جریان صادرات نفت ایران داشته باشد. چرا که تحریمهای بیش از حد میتواند به تقویت تجارت نفتی غیررسمی و پنهان بین ایران، روسیه و چین منجر شود. در این میان، چین با استفاده از سه بندر مخصوص برای نفتهای تحریمی، عملاً تحریمهای آمریکا را بیاثر کرده است.
اما آنچه که باید بهدقت بررسی شود، این است که در حال حاضر، ایران در موقعیت بیسابقهای قرار دارد که میتواند از تحریمها به نفع خود استفاده کند. همپیمانی نفتی ایران و چین به بالاترین سطح خود رسیده و این فرصت میتواند باعث شکستن فشار حداکثری ترامپ شود. ایران با توجه به نیاز چین به منابع انرژی پایدار و در شرایط افزایش تنشهای سیاسی با آمریکا، میتواند از این موقعیت برای تأمین منافع خود بهرهبرداری کند.
در نهایت، با توجه به حجم تحریمها و فشارهایی که ترامپ میتواند علیه ایران وارد کند، اما به نظر میرسد که در آینده نزدیک، ایران با توجه به تحولات بینالمللی و روابط استراتژیک با چین، بتواند به ادامه صادرات نفت خود به رغم فشارهای اقتصادی آمریکا امیدوار باشد.
حاشیه آخر این هفته هم ضرر ۵ میلیون دلاری سی.ان.جی میپردازد؛ صنعت CNG ایران امروز به یکی از مهمترین قربانیان بیتوجهی دولت تبدیل شده و با افت شدید مصرف، روزانه پنج میلیون دلار ضرر میکند. اردشیر دادرس، رئیس هیات مدیره انجمن صنعت CNG استان تهران، هشدار داده که این خسارت روزانه به دلیل کاهش شدید مصرف این سوخت پاک، برای دولت به یک بحران مالی بزرگ تبدیل شده است. این ضرر مستقیم ناشی از عواملی چون عدم حمایت دولت از این صنعت، قیمت بالای بنزین، نبود خودروهای دوگانهسوز و تعطیلی برخی جایگاههاست. در حالی که این صنعت میتوانست نقش کلیدی در کاهش مصرف بنزین و حفظ منابع ارزی کشور ایفا کند، اکنون به دلیل کمتوجهی دولت، شاهد افت شدید فروش CNG هستیم.
اگر این روند ادامه پیدا کند، دولت نه تنها فرصت استفاده از یک سوخت پاک و ارزان را از دست میدهد، بلکه میلیاردها دلار زیان به اقتصاد وارد میآورد. این ۵ میلیون دلار ضرر روزانه، به معنی هدر رفت منابع گازی کشور است که میتوانست جایگزین بنزین شود و فشار کمتری به واردات سوخت تحمیل کند. جالب اینجاست که ایران با داشتن منابع عظیم گاز، تنها از نیمی از ظرفیت تولید CNG خود استفاده میکند، در حالی که این صنعت میتواند به صرفهجوییهای چشمگیری در مصرف سوخت منجر شود.
اگر دولت برای این بحران فکری نکند، زیانهای مالی آن فقط به صنعت CNG محدود نخواهد ماند بلکه به کل اقتصاد کشور آسیب خواهد زد.
"لازم به ذکر است درج اخبار حواشی هفتگی حوزه نفت و انرژی در این بخش به منزله تایید آنها نیست و سایت تحلیلی خبری نفتیها صرفا گردآورنده اخبار در این بخش خبری میباشد."