نفتی ها /گویا دیگر ناتمام ماندن طرحها و پروژههای عجولانه و ناقص، تبدیل به یک رسم دیرینه شده است؛ طرحهایی که با هیاهو شروع میشوند، اما هرگز به پایان نمیرسند و در نهایت به بحرانهای جدیدی تبدیل میشوند. یکی از جدیدترین نمونهها، "طرح باک پر" است که بهعنوان راهحلی برای مقابله با قاچاق سوخت و بهبود وضعیت حملونقل مرزی مطرح شد، اما پس از گذشت یک سال، نه تنها نتایج مثبتی نداشت، بلکه به یکی از بزرگترین مشکلات تجاری و اقتصادی کشور تبدیل شد. این طرح، که قرار بود به کاهش قاچاق سوخت و استانداردسازی فرآیندهای حمل و نقل کمک کند، در عمل باعث بروز مشکلات متعددی برای بازرگانان، رانندگان و اقتصاد مرزی شد.
طرح باک پر که از ابتدا قرار بود بهطور ویژه برای جلوگیری از قاچاق سوخت و تنظیم فرآیندهای سوخترسانی در مرزها اجرا شود، عملاً به سنگی بزرگ در مسیر تجارت مرزی تبدیل شد، از جمله مشکلاتی که این طرح بهدنبال داشت، صفهای طولانی کامیونها در مرزهاست. در برخی از مناطق مرزی مانند آذربایجان غربی، کامیونها ساعتها، حتی روزها در صفهای طولانی منتظر ماندهاند، که این مسأله موجب توقف و کندی صادرات شده است. این صفها که همچنان ادامه دارند، تنها نشانهای از ناکارآمدی و ناتوانی در اجرای طرحهای ملی هستند.
از سویی دیگر در واکنش به اجرای این طرح، کشورهای همسایه، بهویژه ترکیه، تصمیم به اتخاذ تدابیر تلافیجویانه گرفتهاند؛ در دی ماه گذشته، ترکیه به رانندگان ایرانی مابهالتفاوت قیمت سوخت را تحمیل کرد و این اقدام باعث شد که کامیونهای ایرانی به مدت ۱۰ روز در مرز متوقف شوند. این توقف طولانی که خسارات سنگینی به اقتصاد کشور وارد کرد، خود یکی از بارزترین نشانهها از بحرانهای جدیدی است که طرحهای بدون کارشناسی به همراه میآورند. در حقیقت، این طرح که قرار بود باعث افزایش درآمدهای مرزی و کاهش قاچاق سوخت شود، به بحرانی در روابط تجاری بینالمللی و در تجارت مرزی تبدیل شده است.
حالا، گویا بهجای آنکه در پی اصلاحات و حل مشکلات این طرح باشند، تصمیم به تعلیق آن گرفته است. این اقدام نه تنها تأخیر و سردرگمی در بین تجار و رانندگان را نشان میدهد، بلکه به نوعی نشانگر یک شکست بزرگ دیگر برای برنامههای دولت هایی است که بدون در نظر گرفتن تمامی جوانب و پیوستهای اجرایی شروع میشوند. از این پس، طرح باک پر تنها یکی از هزاران طرح ناتمام و ناقصی خواهد بود که در تاریخ سیاستگذاری ایران بهجای ایجاد رفاه و بهبود شرایط اقتصادی، تبدیل به بحران و چالشهای جدید شدهاند.
این شکستها و عقبنشینیها عملاً نشاندهنده عدم آمادگی دستگاهها برای مدیریت طرحهای بزرگ و حیاتی است. در نتیجه، ما همچنان شاهد آن خواهیم بودکه طرحهای عجولانه و بدون پشتوانه در کاغذهای شلوغ دولت، تبدیل به مشکلات عملیاتی و بحرانهای اجرایی در میدان عمل میشوند. طرح باک پر، در اینجا، تنها نمونهای از هزاران طرح مشابه است که پیش از آنکه شروع شوند، به پایان میرسند.