نفتی ها /فائزه پناهی- مصر که تا دیروز خود را قدرتی نوظهور در صادرات گاز طبیعی میدانست، امروز در قامت یک واردکننده عاجز از تأمین نیازهای داخلیاش به بازار LNG بازگشته است! قراردادهای چندمیلیارددلاری با غولهای انرژی شل و توتالانرژی، تنها مهر تأییدی بر این واقعیت تلخ است.
مصر در سالهای اخیر، با اتکا به میدان گازی غولپیکر ظهر در مدیترانه شرقی، سودای تبدیلشدن به هاب انرژی منطقه را در سر داشت. اما حالا، ترکیبی از افت تولید داخلی، افزایش مصرف بیرویه، سیاستهای ناکارآمد دولت، و بحران برق، قاهره را مجبور به امضای قراردادهای گرانقیمت برای واردات LNG کرده است. ۶۰ محموله LNG به ارزش تقریبی ۳ میلیارد دلار، یعنی اعتراف رسمی به شکست سیاستهای انرژی این کشور! مصر که تا چند سال پیش بهدنبال گرفتن سهم از بازار صادرات گاز بود، حالا ناچار است برای تأمین نیاز داخلی، LNG را به قیمت بازار جهانی خریداری کند.
نکته قابل توجه این است که، اگر مصر در این بحران غرق شده دلیلی داشته که باید مورد بررسی ثرار بگیرد، کشوری که با در اختیار داشتن دومین ذخایر گازی جهان، هنوز حتی یک پروژه صادراتی LNG فعال ندارد! مصر برای حل بحران انرژیاش، دست کمک به غرب دراز کرده، اما ایران حتی در تأمین گاز داخلی در زمستان هم دچار بحران شده است، این یک شکست استراتژیک برای کشوری است که میتوانست به بازیگر کلیدی بازار LNG بدل شود.
از سویی دیگر در حالی که قطر با سرمایهگذاری بلندمدت، بازار جهانی LNG را در چنگ دارد و مصر بهرغم تمام مشکلاتش همچنان در حال معامله با غولهای انرژی است، ایران حتی یک قرارداد قابلاتکا در این حوزه ندارد. پروژههای LNG ایران، یکی پس از دیگری به خاک فراموشی سپرده شدهاند؛ و تمام پروژه ها همه به سرنوشت مشترک توقف و تعلیق دچار شدند. نبود سرمایهگذاری، تحریمهای فلجکننده، دیپلماسی انرژی ضعیف، و عدم توسعه تکنولوژی LNG، باعث شده ایران حتی در شرایطی که کشورهای منطقه با بحران مواجهاند، نتواند سهمی از بازار را تصاحب کند.
نتیجه؟ بازار را رقبای ایران درو میکنند! حالا اما مصر با امضای قراردادهای جدید حداقل یک مسیر جایگزین برای تأمین انرژیاش یافته است. قطر، روسیه، آمریکا، و حتی الجزایر، در حال تصاحب سهمهای بیشتری از بازار جهانی LNG هستند. اما ایران، با وجود داشتن بزرگترین منابع، همچنان درجا میزند.
سوال بعدی اینجاست که اگر این وضعیت تغییر نکند، آینده گاز ایران چه خواهد شد؟ سیاستگذاران ایرانی باید بپذیرند که دوران صادرات گاز از طریق خط لوله، بدون سرمایهگذاری در LNG، رو به پایان است. بازار گاز در حال تغییر است و کشوری که نتواند LNG تولید کند، از رقابت حذف خواهد شد. مصر، باوجود شکستهایش، هنوز در این بازی حضور دارد. ایران، اما حتی فرصت بازیکردن را هم از دست داده است! آیا زمان آن نرسیده که سیاستهای انرژی کشور، بهجای گمانهزنیها در خودکفایی داخلی، بر پایه واقعیتهای اقتصاد جهانی تنظیم شود؟