نفتی ها /فائزه پناهی؛ به گفته بسیاری از کارشناسان سیاستهای این دورهی دونالد ترامپ در حوزه انرژی، نمایشی از بازگشت به عصر طلایی نفت است؛ عصری که به اعتقاد او میتواند قدرت و نفوذ آمریکا را افزایش دهد؛ اما این بازگشت، برای جهان و بهویژه کشورهای تولیدکننده نفت، یادآور چالشی بزرگ است؛ در این میان اما موضوعی که اهمیت دو چندان دارد این است که، ایران بهعنوان یکی از بازیگران اصلی بازار انرژی در خاورمیانه، باید با دقت تحولات پیشرو را رصد کرده و راهبردهایی هوشمندانه برای مقابله با پیامدهای این سیاستها اتخاذ کند.
در نخستین ساعات پس از آغاز ریاستجمهوری خود، دونالد ترامپ موجی از دستورات اجرایی را امضا کرد که پیامآور تغییرات بنیادین در سیاستهای انرژی ایالات متحده بود. خروج دوباره از توافق پاریس، اعلام وضعیت اضطراری انرژی و افزایش حمایت از تولید سوختهای فسیلی، بخشهایی از این دستورها بود. این سیاستها میتواند چشمانداز بازار جهانی نفت و انرژی را بهشدت تغییر دهد و پیامدهای گستردهای برای کشورهای صادرکننده نفت، از جمله ایران، داشته باشد.
خروج از توافق پاریس، سیاستی علیه محیطزیست و نظم جهانی
ترامپ در نخستین اقدام خود، آمریکا را بار دیگر از توافقنامه پاریس خارج کرد. این توافقنامه که با هدف محدودسازی گرمایش زمین طراحی شده است، نمادی از همکاری بینالمللی برای مقابله با تغییرات اقلیمی است. خروج آمریکا از این توافق، نه تنها جهان را در مسیر دشوارتری برای مبارزه با گرمایش زمین قرار میدهد، بلکه تعهد کشورهای دیگر به کاهش انتشار گازهای گلخانهای را نیز با تردید مواجه میسازد.
این تصمیم، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به نفع تولیدکنندگان سوختهای فسیلی باشد، اما به قیمت تشدید بحران اقلیمی و افزایش حوادث طبیعی در سراسر جهان تمام خواهد شد. برای ایران که خود از اثرات گرمایش زمین در قالب خشکسالی، کاهش منابع آبی و توفانهای گرد و غبار آسیب دیده است، تشدید این بحران تهدیدی جدی خواهد بود.
اعلام وضعیت اضطراری انرژی
ترامپ با اعلام وضعیت اضطراری انرژی، برنامهای برای افزایش تولید و صادرات نفت و گاز ایالات متحده طراحی کرده است. این اقدام به دولت او امکان میدهد تا با سرعت بیشتری زیرساختهایی همچون خطوط لوله، پالایشگاهها و معادن جدید را توسعه دهد. این در حالی است که آمریکا هماکنون بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز در جهان است و نیازی به چنین اقدامی ندارد.
اما پشت این اعلام، اهدافی ژئوپلیتیکی نیز نهفته است. ترامپ تلاش میکند با افزایش صادرات انرژی، وابستگی متحدان آمریکا به نفت خاورمیانه، بهویژه از ایران، را کاهش دهد. این رویکرد میتواند بخشی از بازار صادرات نفت ایران را تحت تأثیر قرار داده و درآمدهای ارزی کشور را محدود کند.
اشباع بازار نفت و چالش کاهش قیمتها
با افزایش تولید نفت آمریکا و کاهش حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر، احتمال اشباع بازار جهانی نفت افزایش خواهد یافت. این وضعیت میتواند قیمت نفت را کاهش داده و فشار اقتصادی بر کشورهای تولیدکننده نفت، از جمله ایران، را دوچندان کند.
برای ایران که تحت فشار تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای صادرات نفت قرار دارد، کاهش قیمت نفت میتواند به معنای کاهش بیشتر درآمدهای ارزی و تشدید بحران اقتصادی باشد. این در حالی است که کشورهای تولیدکنندهای مانند عربستان سعودی و امارات با منابع مالی گستردهتر، توان بیشتری برای مقابله با این فشارها دارند.
حمایت از سوختهای فسیلی؛ پایان عصر انرژیهای پاک؟
یکی از تصمیمات جنجالی ترامپ، لغو حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر و توقف تأیید پروژههای نیروگاههای بادی و خورشیدی در اراضی فدرال است. او همچنین برنامههای تشویقی برای خودروهای الکتریکی را متوقف کرد و اعلام کرد: «ما دیگر سراغ باد نمیرویم.» این سیاستها میتواند روند جهانی انتقال به انرژیهای پاک را کند کرده و تعهدات بینالمللی برای کاهش انتشار کربن را به خطر اندازد.
برای ایران که با سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی و بادی بهدنبال تنوعبخشی به منابع انرژی خود است، چنین سیاستهایی میتواند چالشی در دستیابی به فناوریهای روز و همکاریهای بینالمللی در حوزه انرژیهای پاک ایجاد کند.
نکتهای که در این میان بر همگان مبرهن است این است که ترامپ همواره نفت را ابزار قدرت اقتصادی و سیاسی میداند و با تکیه بر افزایش تولید داخلی آمریکا، تلاش میکند وابستگی متحدانش به نفت خاورمیانه را کاهش دهد. این رویکرد میتواند معادلات ژئوپلیتیکی منطقه را تغییر دهد و فشار بیشتری بر ایران وارد کند. از سوی دیگر، با کاهش تقاضای جهانی برای نفت خاورمیانه، کشورهای منطقه برای حفظ سهم خود در بازار جهانی وارد رقابتی شدیدتر خواهند شد.
کما اینکه ایران در این میان، علاوه بر رقابت با رقبای منطقهای مانند عربستان، با چالش تحریمها و محدودیت در دسترسی به بازارهای جهانی نیز روبهرو است.سیاستهای جدید ترامپ، اگرچه چالشهای جدی برای اقتصاد ایران به همراه دارد، اما فرصتی نیز برای بازنگری در راهبردهای انرژی کشور فراهم میکند. سرمایهگذاری بیشتر در انرژیهای تجدیدپذیر، تقویت دیپلماسی انرژی و تنوعبخشی به مشتریان نفتی میتواند بخشی از این راهحلها باشد.
www.nytimes.com