نفتی ها /
به نظر می رسد در پتروشیمی بشکه نفت را داده اند دست کسی تا تعمدا آنجا را به آتش بکشد. ظاهرا دستور داده شده به ربیعی مشخص است باید نیروهای رسمی را از سر باز کنید وقت زیادی هم ندارید.
انجام چنین اقدام نادرستی از هرکسی امکان داشت ولی اینکه شخص مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس پرچمدار دلسرد کردن، کاهش تعلق و تعهد سازمانی و ایجاد حس عدم نیاز در کارکنان رسمی شاغل در شرکت های این مجموعه شود برای هر دلسوز آشنا با این صنعت کاملا دور از ذهن بود.
هلدینگ خلیج فارس نه تنها بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور بلکه معتبر ترین سازمان پتروشیمی ایران در خاورمیانه و جهان می باشد. سازمانی با حدود 27 هزار نفر نیرو که رقمی حدود 7 هزارنفر آن را کارکنان رسمی وزارت نفت تشکیل می دهند. کافی است خانواده های دو تا چهار نفره را در نظر بگیریم تا بتوانیم بیشتر درک کنیم که چه نفر از اشتغال در این صنعت روزگار می گذرانند و این جدا از تعداد زیادی شرکت های پیمانکاری طرف قرارداد در اجرای طرح های این شرکت است.
کارکنان رسمی اکثرا از تجربه، تخصص و سابقه کار بالایی برخوردار بوده و علاوه بر انتقال دانش و تجربیات خود به نیروهای قراردادی، بخش عمده ای از توسعه این صنعت در دهه های گذشته بدون هیچ اغماضی مدیون تلاش آنان و دیگر کارکنانی است که مخصوصا طی دو سال گذشته با دلی شکسته این صنعت را ترک کردند تا شاهد ترکتازی و حضور افرادی باشند که در عین حالی که بویی از تخصص و تعهد نسبت به نفت و پتروشیمی نبرده اند اما مانند مدعیان تازه به دوران رسیده خود را وارث یک ثروت ملی دانسته و همانند تازیان اشغالگر با آوردن دوستان و آشنایان تازه کار بر سرِ پست های مهم مدیریتی سرگرم تقسیم غنائم حاصل از تصرف ناجوانمردانه ارزش آفرین ترین صنعت کشور باشند.
درد نخواستن نیروهای رسمی شاغل در شرکت های خصوصی شده پتروشیمی تنها متعلق به هلدینگ خلیج فارس نیست بلکه تمام شرکت ها را شامل میشود. شرکت هائی که به دلیل تفرقه صدایشان به گوش هیچ کس جز خدا نمی رسد. اما پس از شکستن نیروهای رسمی هلدینگ خلیج فارس مقهور کردن آنان آسان میشود.
ربیعی مدیرعامل هلدنیگ خلیج فارس در نشستی که با کارکنان ستادی این شرکت داشته با صراحت تمام گفته ما کارمند رسمی وزارت نفت به آن معنائی که قبلا بوده نداریم و شما کارمندان رسمی صندوق بازنشستگی نفت هستید. وی از برنامه خود برای بستن قرارداد با نیروهای رسمی شاغل در هلدینگ خلیج فارس سخن گفته است. قراردادی که اگر با هریک از نیروهای رسمی پتروشیمی بسته شود آنان را در مقابل هرگونه تهدید شغلی از سوی تیم مدیریتی جدید هلدینگ خلیج فارس کاملا بی دفاع خوهد کرد و اگر این حربه موثر بیافتد به جان نیروهای رسمی سایر شرکت های خصوصی شده پتروشیمی نیز خواهند افتاد.
دو تجربه تلخ خصوصی سازی و دربدری کارکنان رسمی پتروشیمی یکی شرکت کالای پتروشیمی و دیگری پتروشیمی اصفهان است. بلائی که بر سر کارکنان و خانواده این دو شرکت خوشنام و موفق پتروشیمی آمد.
این درحالی است که کارشناسان معتقدند اولین گام از تصمیم نادرست ربیعی ایجاد اختلاف در میان کارکنان است. تصمیمی که علیرغم شومی آن به درستی طراحی شده است زیرا با جدا کردن نیروهای رسمی از کارکنان قراردادی ابتدا سخت ترین مانع یعنی رسمی ها را از کنار برمی دارند و پس از آن با خیال راحت نیروهای قراردادی را هرگونه که بخواهند مدیریت می کنند. کارکنان قراردادی هلدینگ خلیج فارس بی اتکاترین نیروهای پتروشیمی هستند و اگر سد محکم نیروهای رسمی شکسته شود برنامه های تعدیل و کاهش آنان به بهانه لزوم افزایش سود در بنگاه داری مورد ادعای تیم مدیریت متروئی هلدینگ خلیج فارس هیچ کار سختی نخواهد بود.
مدیر متروئی هلدینگ با حربه جهانی کردن برند هلدینگ خلیج فارس اولویت اولش کنار گذاشتن نیروهای رسمی است. نیروهایی که مهم ترین نقش را در احراز دوباره جایگاه از دست رفته پتروشیمی و ارتقاء رتبه جهانی آن به مقام 34 و دوم خاورمیانه داشته اند. مقامی که با جایگاه مورد ادعای ایشان در سال آینده قابل مقایسه خواهد بود.