نفتی ها /فائزه پناهی_ مدتی است بانیان و مجریان این پروژه پتروشیمی در تلاش هستند تا با جدا کردن نام پتروشیمی از میانکاله، آن را تافتهای جدا بافته از پناهگاه حیات وحش تلقی کنند اما همچنان جنبههای زیست محیطی این طرح بزرگ پررنگ و برای برخیها مبهم مانده است.
موضوع اما وقتی جالبتر میشود که بدانیم ماجرای ساخت مجتمع پتروشیمی مازندران در زمینهای مرتعی حسینآباد بهشهر ، دقیقا تکرارِ تلاش نافرجام برای ساخت پالایشگاه نفت بهشهر در همین منطقه است که حدود یک دهه پیش مطرح شد و حالا با نام پتروشیمی دوباره به جریان افتاده است.
حالا سوای از چرایی انتخاب صنعتی مانند پتروشیمی برای این منطقه گرفته تا اهلیت سرمایهگذار منتخب و مسائل زیستمحیطی. اما یکی از این ابعاد که بارها توسط بسیاری از مخالفان اجرای پروژه و برخی از بومیان طی چند ماه اخیر مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت، پیشینه تلاش برای در اختیار گرفتن زمینهای این منطقه با طرحهای سرمایهگذاری است.
موضوع مهمتر اما این است که در چنین شرایطی آیا پتروشیمی آخرین بهانه برای در اختیار گرفتن زمینهای این منطقه بود یا با توجه به اصرار برخی مسئولان و نمایندگان استانی برای اجرای طرحهای اینچنینی در این منطقه، باز هم در آینده زمینهای مرتعی حسینآباد بهشهر حاشیهساز خواهد شد؟
اگر مبنای پاسخ دادن به این پرسش را اظهارنظر مسوولان زیستمحیطی کشور قرار دهیم، عملا باید پرونده اجرای چنین طرحهایی در این گونه مناطق را بست. زیرا به گفته مدیران ارشد سازمان محیط زیست اجرای این قبیل طرحها در این نقطه و همسایگی تالاب میانکاله با مقررات و ضوابط حفاظت از ذخیرهگاههای زیستکره مغایرت دارد.
مسوولان محیط زیست می گویند اگر صنعت پتروشیمی بخواهد در آنجا احداث شود، این ذخیرهگاه از لیست ذخیرهگاههای زیست کره دنیا حذف خواهد شد. اصولا محیط زیست با احداث پروژه پتروشیمی در داخل ذخیره گاه زیست کره مشکل داریم و مطابق قوانین و مقررات جهانی حاکم بر ذخیره گاه های زیست کره، قادر به صدور مجوز برای چنین صنعتی در داخل ذخیره گاه زیست کره نیستیم.
همچنین مسوولان این سازمان می گویند: ما در هیچ ذخیره گاه زیست کره مجاز به انجام مطالعات زیست محیطی نیستیم بنابراین صدور مجوز برای پروژه پتروشیمی میانکاله از اساس غیرممکن است و دفتر ارزیابی زیست محیطی سازمان حفاظت محیط زیست به هیچ وجه برای آن مجوزی صادر نخواهد کرد چون با قوانین ذخیره گاه های زیست کره مغایرت دارد.
افزون بر این تأکید برخی مسئولان بر ایجاد صنایع بزرگ در شرق مازندران برای رفع معضل بیکاری در حالی طی سالهای اخیر دیده میشود که در سند آمایش سرزمینی برای توسعه مازندران چهار اولویت اصلی شامل کشاورزی، گردشگری، جنگل و محیط زیست مورد تاکید قرار گرفته است.
با یک نگاه اجمالی به شرق استان نیز میتوان دریافت که همانند مناطق مرکزی و غرب استان دارای ظرفیتهای توسعهای در چارچوب این محورها است. محورهایی که به اعتقاد مردم منطقه نه تنها به توسعه زیرساختهایشان توجه نشده، بلکه به بهانه ایجاد صنایع بزرگ تولیدی و صنعتی مورد غفلت عمدی یا شبه عمدی قرار گرفته است.
به اعتقاد بسیاری از مردم این منطقه، در حالی که ضریب بیکاری در خانوادههای ساکن شهرستانهای نکا، بهشهر و گلوگاه بیشتر از هر منطقه دیگری از مازندران است، لازمه رفع آن تقویت زیرساختهای کشاورزی، گردشگری، اقتصاد مبتنی بر جنگل و دریا، ایجاد صنایع مرتبط با کشاورزی و گردشگری است و نباید حل این مشکل پشت رویای ایجاد صنایع بزرگ تعلیق شود. چون حتی اگر چنین صنایعی به مرحله اجرا هم برسد مشخص نیست تا چه حد بتواند مشکل بیکاری منطقه را حل کند.
شهروندان شرق مازندران میگویند که طی چند دهه اخیر نه تنها وعدههای ساخت طرحهای بزرگ صنعتی در این منطقه محقق نشد، بلکه در بخش کشاورزی و گردشگری نیز توسعهای به وجود نیامد و حتی داشتههای منطقه در این زمینهها به خاطر بیتوجهی و غفلت کاهش یافت.
بخش کشاورزی این منطقه که کانون کشت دانههای روغنی بود و به ساخت کارخانه روغنکشی انجامیده بود یا پنبه مهمترین کشت شرق مازندران که ساخت کارخانه نساجی را به دنبال داشت به دلیل کاهش توجه مسئولان برای حل مشکل بیکاری رو به افول رفتند و در حالی که میتوانستند حداقل بیش از نیمی از مشکل بیکاری کنونی منطقه را بدون اما و اگر حل کنند، فعال نیستند و جایگزینی هم برایشان تعریف نشده است.
گردشگری نیز به عنوان مهمترین مزیت اقتصادی مازندران در این بخش از استان ظرفیتهای کمنظیری دارد که هیچگاه جدی گرفته نشد و به علت نبود زیرساخت حتی در حد یک هتل، زیر غبار بیتوجهی پنهان مانده است.
ارسال نظرات