نفتی ها /فائزه پناهی، با وجود گذشت بیش از یک دهه از فعالیت بورس انرژی، عرضه نفت خام در رینگ بینالملل همچنان یک پروژه ناتمام و پرسروصدا باقی مانده است؛ پروژهای که حالا با ورود مستقیم شرکت ملی نفت ایران به مرحله طراحی و تدوین یک مکانیسم رسمی برای صادرات از طریق بازار سرمایه وارد فاز جدیدی شده است.
محمد نظیفی، مدیرعامل بورس انرژی، در گفتوگویی تازه از آغاز فرآیند طراحی مدلی مشترک با شرکت ملی نفت برای فروش نفت خام در رینگ بینالملل خبر داد؛ مدلی که اگرچه به نظر میرسد با ملاحظات متعددی روبهرو است، اما میتواند نقطهیعطفی در شفافسازی یکی از بزرگترین منابع درآمدی کشور باشد.
به گفته نظیفی، در حال حاضر «عرضه نفت خام در رینگ بینالملل صفر» است و دلیل اصلی آن نیز نه اقتصادی، بلکه ناشی از پیچیدگیهای اقتصاد سیاسی، تحریمهای بینالمللی و ساختارهای بروکراتیک دیرپای صنعت نفت عنوان شده است که بورس انرژی بهعنوان نهادی بازارمحور باید بتواند جایگاه تعریفشده خود را در برنامه توسعه کشور بهعنوان «هاب انرژی منطقه» محقق کند؛ جایگاهی که بدون نقشآفرینی در معاملات نفت خام، تحقق آن دشوار به نظر میرسد.
در واقع بورس انرژی و شرکت ملی نفت اکنون در حال تدوین مدلی هستند که ضمن حفظ منافع ملی و رعایت الزامات امنیتی و تحریمی، بستر حضور شفاف، قابل رهگیری و رقابتی برای صادرات نفت خام از طریق سازوکار بازار سرمایه را فراهم کند.
این در حالی است که ساختار فعلی توزیع و فروش نفت خام در بازارهای جهانی، اغلب فاقد شفافیت و دارای گلوگاههای متعدد است و نبود شبکه توزیع مشخص، کانالهای رسمی و ابزارهای شفاف قیمتی موجب شده است که نفت خام از رینگ بینالملل بورس انرژی حذف شودکه این در تضاد آشکار با روند جهانی استفاده از پلتفرمهای معاملاتی بورسها برای فروش نفت و فرآوردههاست.
نظیفی همچنین با اشاره به رکود اجرای طرحهای قبلی مانند «اوراق سلف نفت خام»، به بیمیلی شرکت ملی نفت نسبت به ابزارهای تأمین مالی بازار سرمایه نیز اشاره کرده است؛ به باور او با توجه به درآمد بالای نفت از محل صادرات سنتی، استفاده از ابزارهای نوین تأمین مالی مانند اوراق سلف، از جذابیت لازم برای شرکت ملی نفت برخوردار نبوده و در اولویتهای عملیاتی قرار نگرفته است.
با این حال نشانهها از یک تغییر نگاه تدریجی در حال حکایت دارد؛ چرا که شکلگیری یک مکانیسم رسمی برای صادرات نفت از بورس انرژی میتواند علاوه بر ارتقاء جایگاه بورس، به اصلاح ساختارهای سنتی و حرکت به سوی شفافیت بیشتر در یکی از حیاتیترین صنایع کشور نیز منجر شود.
حالا باید دید در کشاکش میان «حفظ محرمانگی سنتی» و «ضرورت شفافسازی بازار»، آیا مکانیسم مشترک بورس انرژی و شرکت ملی نفت میتواند آغازگر دورهای تازه در اقتصاد انرژی ایران باشد یا خیر؛ اما آنچه مسلم استاین است که تأخیر بیشتر در این زمینه میتواند جایگاه بازار سرمایه را در زنجیره ارزش انرژی کشور بهطور کامل تضعیف کند.