نفتی ها /نخستین حاشیه این هفته "نفتیها" را با سناریوهای احتمالی صادرات نفت در دولت پزشکیان آغاز میکنیم که این روزها تبدیل شده به یکی از موضوعات مورد بحث در میان بسیاری از رسانه ها و کارشناسان حوزه انرژی؛ مسعود پزشکیان با وعده کاهش تحریمها و افزایش صادرات نفتی به میدان آمده است. با این حال با توجه به شرایط بینالمللی و احتمال روی کار آمدن دونالد ترامپ، پایان جنگ روسیه و اوکراین و ... سناریوهای متفاوتی مطرح است.
با توجه به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال روی کار آمدن دونالد ترامپ، امکان موفقیتآمیز نبودن مذاکرات احتمالی وجود دارد. لازم به ذکر است صحبت از احتمال مذاکرات نیز منوط به تصمیمات داخلی و نبود مانعتراشیها امکانپذیر خواهد بود.
با توجه به احتمال روی کار آمدن ترامپ و سابقه او در خروج از برجام، نگرانیهایی در رابطه با آینده مذاکرات و به دنبال آن رفع نشدن تحریمها وجود دارد. در صورت ادامه تحریمها و رفع نشدن آنها، صادرات نفتی ایران تحتالشعاع قرار خواهد گرفت.
ایران در پی مواجهه با تحریمهای گسترده و موانع بینالمللی موجود بر سر راه صادرات و واردات، امکان تنوعبخشی به مقاصد صادراتی خود را نخواهد داشت. اکنون نیز در چنین شرایطی، نفت ایران با تخفیفهای ویژهای به چین و دیگر کشورهای واردکننده نفت ایران، خریداری میشود. صادرات در چنین شرایطی، مشکلات بزرگی را به ارمغان آورده است.
از این رو احتمال روی کار آمدن ترامپ و به دنبال آن احتمال موفق نبودن مذاکرات احتمالی بر سر رفع تحریمها، باعث نگرانیهای بسیاری در رابطه با روند صادرات نفت ایران شده است.
به دنبال احتمال روی کار آمدن ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان ماه سال جاری، احتمال پایان یافتن جنگ روسیه و اوکراین وجود دارد. ترامپ چندین بار ادعا کرده در صورتی که مجددا رئیس جمهوری آمریکا شود به جنگ اوکراین در عرض یک روز پایان میدهد.
لازم به ذکر است که ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، نسبت به این اظهارات ترامپ واکنش نشان داده و مدعی شده است که ترامپ و تیم او نمیتوانند زندگی مردم اوکراین را برنامهریزی کنند.
لازم به ذکر است جنگ بین روسیه و اوکراین تا کنون آثار مخربی بر طرفین داشته است. با این حال همچنان از آینده این جنگ و بهبود روابط روسیه و اوکراین خبری نیست اما احتمال پایان یافتن جنگ در صورت روی کار آمدن ترامپ وجود دارد. از این رو لازم است به پیامدهای افزایش روابط تجاری روسیه با کشورهای اروپایی توجه شود.
کشورهای اروپایی تا کنون به دنبال جنگ روسیه و اوکراین، به کاهش سهم گاز و نفت وارداتی از روسیه روی آوردهاند. در چنین شرایطی، اگر این جنگ پایان یابد و رابطه روسیه با دیگر کشورها بهود یابد، دوباره سهم صادرات نفتی روسیه افزایش خواهد یافت.
در چنین شرایطی با افزایش سهم روسیه از تجارت خارجی، امکان کاهش سهم ایران نیز وجود دارد. روسیه اکنون نیز با توجه به دارا بودن منابع متعدد نفت و گاز، رقیبی جدی محسوب میشود و بهبود روابط روسیه با دیگر کشورهای اروپایی، صادرات نفتی ایران را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
با این حال باید دید پزشکیان و تیم او با توجه به شرایط بینالمللی و احتمال رخداد وقایع متفاوت، چه سناریویی را پیش خواهند گرفت و آینده صادرات نفت ایران چگونه خواهد بود. لازم به ذکر است چنین سناریوهایی در کوتاهمدت مطرح است و راه رشد پایدار نخواهد بود چرا که با هر تغییر هرچند کوچکی در روابط بینالملل، زندگی بسیاری از مردم تحتالشعاع قرار گرفت. با توجه به وعدههای پزشکیان انتظار گذار به راه رشد غیرنفتی توسط بسیاری از کارشناسان مطرح شده که باید با توجه به قوانین و الزامات نهادی در دستور کار قرار بگیرد. آیا دولت پزشکیان قادر به ایجاد این تحول ساختاری خواهد بود؟/تجارت نیوز
حاشیه بعدی هم برنده تراژدی کرسنت میپردازد؛ پر چالش ترین قرارداد تجاری تاریخ جمهوری اسلامی ایران، یک بازنده بزرگ داشت و یک برنده خاص. بازنده ما بودیم و برنده، امارات.
ولی چرا اینگونه شد؟ فارغ از دعواهای حیدری – نعمتی که سالهاست سکه رایج رسانهها و چهرههای سیاسی شده، باید گفت کرسنت قراردادی پر مشکل است؛ از قیمت و نحوه انعقاد قرارداد تا رشوههایی که در طول انعقاد این قرارداد ردوبدل شده است. بااینوجود، نه پای زنگنه در این رشوهها وسط است و نه تیم او که اصولاً نقشی در رشوههای پرداختشده نداشتند.
کرسنت را باید فرآیندی دید؛ نه آنکه چون یک دولت آن را امضا کرده پس «مشمئزکننده» است و چون دولت همسوی منتقدان، اجرای آن را متوقف کرد پس باید به آن «آفرین» گفت. ماجرای کرسنت بسیار پیچیدهتر از آنی است که در رسانهها منتشر شده و هواداران دو طرف، به حماسهسرایی از آن میپردازند.
از سال ۱۳۸۱ تا به امروز، ۲۲ سال میگذرد و میدان گازی سلمان که قرار بود منبع فروش گاز به کرسنت باشد، تقریباً بهطور کامل تخلیه شده و گاز آن به بخش اماراتی میدان، مهاجرت کرده است. جمهوری اسلامی ایران نه گازی از این میدان برداشت کرد و نه گازی را برای استفاده در شبکه مصرف داخلی به ساحل رساند.
در دعواها و اختلافات گازی میان شرکت ملی نفت ایران و کرسنت که چهار دولت را درگیر خود کرده، اماراتیها با خیالی راحت گاز را برداشت کرده و شرکت اماراتی کرسنت، با محکوم کردن شرکت ملی نفت در دادگاههای تجاری، جرائم سنگینی را به کشور تحمیل کرده است.
بک طرف ماجرا، زنگنه و تیمش قرار دارند؛ کسانی که به هر طریقی که شده، امضای این قرارداد را به سود منافع ملی میدانستند، پس روی امضای آن پافشاری کردند و همانی را کردند که فکر میکردند درست است.
در دولت بعدی که محمود احمدینژاد ریاست آن را بر عهده داشت، کرسنت صاحب مخالفانی شد که اصرار عجیبی برای اجرا نشدنش داشتند؛ مثلاً سعید جلیلی با اعلام اینکه نهایتاً طرف ایرانی ۸۵۰ میلیون دلار جریمه میشود، این جریمه را بر اجرای قرارداد ترجیح دادند.
مهمترین موضوعی که جلیلی و تیمش بر آن اصرار داشتند، قیمت پایین گاز صادراتی بود که البته زنگنه و مفاد قرارداد نشان میدهد بندی مهم در قرارداد وجود داشت که بر اساس آن، میشد قیمت را از طریق مذاکره اصلاح کرد. از سال ۱۳۸۶ مذاکرات بین طرفین آغاز شد ولی از یکسو، بیتفاوتی شورای عالی امنیت ملی به این موضوع و سوق دادن شدن مذاکرات به نقطه بن یست و رها کردن مذاکرات توسط کرسنت از سوی دیگر باعث شد تا پرونده وارد حوزه حقوقی شود.
از همان سال ۱۳۸۸ تا به امروز که روند بررسی این پرونده در مجامع حقوقی ادامه داشته و دارد، این امارات بود که بدون دردسر و مزاحمی، گاز میدان سلمان را برداشت کرد تا بخش مهمی از نیازهای خود را تأمین کند.
محمود احمدینژاد میگفت باید این قرارداد اجرایی شود و مشکلاتش را در حین اجرای آن اصلاح کرد ولی جلیلی و تیمش، طور دیگری فکر میکردند. اندیشه اینان، کاملاً به سود امارتی بود که به دنبال «گازِ مفت» بودند.
این دعواهای داخلی تا به امروز ادامه دارد و تداوم هم خواهد داشت، اما برای یکبار هم که شده بهتر است طرفین تن به مناظره داده و در یک جلسه رسانهای، استدلالها و اسناد خود را ارائه دهند تا مشخص شود حق با کیست و چه کسی مهمترین مقصر رقم خوردن چنین تراژدی وحشتناکی برای منافع ملی است.
کرسنت حتماً ایراد داشته اما پرسش مهمتر اینجاست که چه پروسه و فرآیندی طی شد تا کار به «دیوار سفت» بخورد و اماراتیها برنده این قرارداد و ایران بازنده بزرگش باشند.
راه اقناع افکار عمومی مناظره است؛ همین./میز نفت
حاشیه سوم هم به ماجرای ماجرای عدم عرضه بنزین به خودروهای سیستانی در کرمان میپردازد؛ طی روزهای اخیر انتشار تصویری در فضای مجازی از نصب یک پلاکارد در پمپ بنزینی در استان کرمان که روی آن عبارت «صف کارتهای غیربومی به جز سیستان» درج شده موجب تکدر خاطر مردم سیستان و بلوچستان شد.
در این راستا خبرنگار تسنیم صحت ماجرا را جویا و مشخص شد عکس صحت داشته و مربوط به جایگاه عرضه سوخت ارگ جدید بم واقع در محدوده شهرستان بم است که صاحب جایگاه اعلام کرده این پلاکارد در پی اجرای طرح کدینگ در جایگاههای عرضه سوخت استان کرمان و محدودیت سیستمی ایجاد شده و در اصل برای جلوگیری از معطلی خودروهای استان سیستان و بلوچستان در صف نصب شده است.
دبیر کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز استان سیستان و بلوچستان در این رابطه در گفتوگو با خبرنگار تسنیم ضمن ابراز گلایه از نصب پلاکارد با مضمون مورد اشاره، اظهار داشت: گزارش نصب پلاکارد که روی آن عبارت «صف کارتهای غیربومی به جز سیستان» درج شده پیگیری و مشخص شد صحت داشته و در برخی از جایگاههای استان کرمان به دلیل اجرای طرح کدینگ به خودروهای با پلاک استان سیستان و بلوچستان سوخت عرضه نمیشود.
حجت محمدقاسمی افزود: در این رابطه مکاتبات لازم با مدیر شرکت نفت منطقه کرمان انجام شده و پلاکارد نصب شده در جایگاهها که موجب تکدر خاطر مردم استان بوده جمعآوری شده است./تسنیم
لازم به ذکر است درج اخبار حواشی هفتگی حوزه نفت و انرژی در این بخش به منزله تایید آنها نیست و سایت تحلیلی خبری نفتیها صرفا گردآورنده اخبار در این بخش خبری میباشد.
ارسال نظرات