نفتی ها /سالهاست که حال تاپیکو خوب نیست؛ بنابرآمارهای موجود سال گذشته این مجموعه ۱۶ هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان سود داشته که ۷۰ درصد این رقم از محل درآمد شرکتهایی غیر مدیریتی این مجموعه بوده است.
به زبانی ساده تر، سود بیشتر سال گذشته تاپیکو در شرکتهایی نهفته بوده که مدیریت آنان را برعهده نداشته و اداره آنها در اختیار دیگری بوده؛ شرکتهایی چون پتروشیمیهای مارون،شازند،پارس،نوری و تبریز!
هم اکنون در تاپیکو ۵۰ شرکت به صورت مدیریت مستقیم و ۳۰ شرکت به صورت غیرمدیریتی وجود دارد که بنابر اخبار واصله حال اغلب شرکتهایی که این مجموعه مستقیما مدیران آن را منصوب و این شرکتها را مدیریت میکند خوب نیست؛ تا جاییکه برخی از کارشناسان دلیل این امر را در سیاسی اداره شدن این گروه جستجو و معتقدند به دلیل افزایش نگاه سیاسی دراین مجموعه طی تغییرات مدیریتی صورت گرفته در ماه های گذشته، امسال نیز سود این مجموعه با کاهش جدی به نسبت سال گذشته مواجه خواهد شد و این امر را هشداری جدی برای آینده این مجموعه میدانند.
گروه صنعتی بارزو هلدینگ سلولزی از جمله مجموعههای تاپیکو محسوب میگردند که بیرون از حوزه انرژی مشغول به فعالیتند و بنابر آمارهای واصله حال خوبی ندارند. گروه صنعتی بارز با تعیین قیمت دستوری و ۴ هزار پرسنل با مشکلات زیادی دست به گریبان است. درعین حال هلدینگ سلولزی نیز با داشتن کارخانه کاغذسازی اگرچه پس از اعمال تحریمها و افزایش قیمت ارز بازار خوبی داشتهاند اما بازهم امید چندانی به آینده آن وجود ندارد.
از سویی دیگر، در حوزه شرکتهای مدیریتی تاپیکو باید از موفقترین آن یعنی پتروشیمی خراسان یاد کرد از این منظر که خوشبختانه هم اکنون هیچگونه پرونده مطالباتی ندارد اما یک نکته در آن حائز توجه است. هم اکنون مدیرعامل کوچ کرده آن به هلدینگ پتروفرهنگ همزمان هم مدیرعامل آن مجموعه و هم سرپرست پتروشیمی خراسان است و عملا یک مدیر در شرایطی که هزاران فرد متخصص و یا تجربه بلاپست در صنعت انرژی وجود دارد، همزمان حدود دو ماه هست که این مجموعه ها را اداره میکند.
ازسویی دیگر پتروشیمی درآمدزا هلدینگ تاپیکو پتروشیمی فن آوران است که متاسفانه درگیر پروندههای حقوقی قابل تاملی است. که به زودی به یکی از اساسیترین آنان که ناشی از ناتوانی مدیریتی حاکم برآن بوده خواهیم پرداخت.
پتروشیمی آبادان با تکنولوژی بسیار قدیمی و به زبانی ساده به شکلی زیان ده اداره میگردد و این هم یکی دیگر از زیر مجموعههای این گروه است.ضمن آنکه نباید فراموش کرد که مخازن کروی این پتروشیمی خود یک تهدید جدی برای شهر آبادان محسوب میشود که شاید لازم باشد با حساسیت بیشتری به این مجموعه نگریست.مساله ای که بارها مطرح گردیده اما به نظر میرسد تیم مدیریتی حاکم بر شستا اجازه گرفتن تصمیمی کلان برای این مجموعه را تاکنون به هردلیلی ندادهاند که این خود نیازمند عزم ملی است که باید مورد توجه جدی قرار بگیرد.
پتروشیمی فارابی که سهام آن به طور یکسان بین پتروشیمی فن آوران و امیرکبیر تقسیم گردیده نیز زیان ده محسوب میگردد؛ اما نباید فراموش کرد این مجموعه دارای زمینی ارزشمند است. یک حسن دیگر این مجموعه دارا بودن مخازنی بود که در زمان دولت احمدی نژاد با اجاره آنان امورات میگذراند اما در شرایط کنونی از عمر این مخازن نیز گذشته و آنان نیز نیاز به تعمیرات اساسی و صرف هزینه گزاف دارند.
بزرگترین پروژه این گروه پتروالفین است که هم اکنون پس از ۸ سال تنها کار مثبت درآن فنس کشی بر دور زمین آن و کارهای اداری آن برای رسیدن به اجراست.
درخصوص شرکتهای روغن سازی چون ایرانول نیز به طور جامع و کامل در آینده خواهیم پرداخت؛ اما فعلا تنها به این نکته میتوان اشاره کرد که کافی است سوابق تجربی و تخصصی مدیرعامل جدید این مجموعه بررسی گردد.
در خصوص نفت پاسارگاد نیز شاید لازم باشد بررسی در خصوص سوابق مدیرعامل جدید آن نیز انجام گردد.
بنابراین با اشاره به وضعیت چند شرکت کلیدی و اساسی تاپیکو کاملا واضح و مبرهن است که این روزها وضع این گروه خوب نیست و باید به طور جدی به فکر درمان آن بود. اما به اعتقاد اغلب کارشناسان، نگاه سیاسی حاکم برآن و البته تیم پرحاشیه فعلی این مجموعه توان چنین کاری را ندارند و باید با تغییرات مدیریتی با نگاه تخصصی و البته حفظ سیستم مدیریتی آن برای چند سال متوالی و عدم تغییرات غیر ضروری به فکر درمان این مجموعه بود؛ مجموعهای که چشم هزاران هزار بازنشسته تامین اجتماعی به آن است اما امیدی به آن نیست!
لینک مطلب: | http://naftiha.ir/News/73018.html |