نفتی ها /توسعه میادین مشترک نفت و گاز یکی از اولویتهای استراتژیک صنعت انرژی ایران است. این میادین که با کشورهای همسایه مشترکاند، معمولاً با فشار رقابتی بالایی برای برداشت حداکثری منابع روبهرو هستند. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که هرگونه تعلل در توسعه این مخازن، منجر به برداشت مضاعف طرف مقابل و کاهش سهم ایران از ذخایر میشود. با این حال، محدودیت منابع مالی دولت، تحریمهای بینالمللی و افت توان جذب سرمایه خارجی، باعث شده است که پروژههای مشترک با کمبود شدید سرمایه مواجه باشند.
این کمبود سرمایه نهتنها زمانبندی تولید را به تعویق انداخته، بلکه ریسک از دست رفتن بازارهای صادراتی را نیز افزایش داده است. در چنین شرایطی، بهکارگیری ابزارهای نوین مالی داخلی، بهویژه اوراق مشارکت و صکوک انرژی، میتواند یکی از راهکارهای موثر برای جبران شکاف سرمایهگذاری باشد.
معرفی ابزار اوراق مشارکت بلندمدت و صکوک انرژی
اوراق مشارکت، بهعنوان یکی از قدیمیترین ابزارهای بدهی در بازار سرمایه ایران، قابلیت تجهیز منابع مالی مردمی و نهادی را برای پروژههای زیرساختی فراهم میکند. اگر این اوراق با نرخ سود جذاب و متناسب با تورم طراحی شوند، توانایی بالایی در جذب منابع غیرفعال و هدایت آنها به پروژههای عمرانی و صنعتی خواهند داشت.
صکوک انرژی، بهویژه انواع اجاره و استصناع، به نوعی نسخه اسلامی اوراق قرضه پروژهای هستند که مالکیت یا منافع یک دارایی پروژه را به خریدار منتقل میکنند. در صکوک اجاره پروژهٔ نفتی، سرمایهگذاران مالک منافع حاصل از تجهیزات یا تأسیسات نفتی میشوند و بازده آن را بهصورت اجاره دریافت میکنند. در صکوک استصناع نیز، فرآیند ساخت و تکمیل پروژه توسط بانی انجام میشود و پس از اتمام، منافع یا مالکیت به سرمایهگذاران منتقل میشود.
تضمین بازپرداخت؛ نقش صندوق توسعه ملی و شرکت ملی نفت ایران
یکی از چالشهای ابزار بدهی در پروژههای نفتی، ریسک نکول یا عدم بازپرداخت به موقع است. پروژههای نفتی بهدلیل ماهیت سرمایهبر و بلندمدت، معمولاً پیش از شروع درآمدزایی، نیازمند دوره ساخت چند ساله هستند. برای کاهش این ریسک، وجود یک ضامن معتبر همچون صندوق توسعه ملی یا شرکت ملی نفت ایران، میتواند اعتماد سرمایهگذاران را افزایش دهد.
صندوق توسعه ملی میتواند با تخصیص بخشی از منابع ارزی یا ریالی خود بهعنوان پشتوانه پرداخت سود و اصل اوراق، نقش کلیدی در تضمین اوراق ایفا کند. شرکت ملی نفت ایران نیز بهعنوان طرف اصلی بهرهبردار پروژه، میتواند با تعهد خرید محصول یا تضمین بازپرداخت، ریسک سرمایهگذاری را پایین بیاورد. این ترکیب ضمانت دوگانه، باعث میشود نهادهای مالی داخلی و حتی ایرانیان خارج از کشور، به این ابزارها اقبال بیشتری نشان دهند.
قابلیت معامله ثانویه در بورس انرژی
یک مشکل رایج در اوراق پروژهای، نقدشوندگی پایین آنهاست. بسیاری از سرمایهگذاران تمایل دارند در صورت نیاز، پیش از سررسید اوراق خود را بفروشند. درج این اوراق در بورس انرژی ایران بهعنوان بازار ثانویه، نهتنها امکان نقد شدن سریع سرمایه را فراهم میکند، بلکه به کشف قیمت شفاف، جلب اعتماد، و ورود بازیگران جدید مانند صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای تامین سرمایه کمک میکند.
بورس انرژی بهدلیل ماهیت تخصصیاش، بهترین بستر برای معاملات ثانویه اوراق انرژی است، زیرا هم فعالان بازار نفت و گاز را بهطور مستقیم نشانه میرود و هم از زیرساختهای معاملاتی و تسویهحساب حرفهای بهره میبرد.
نمونههای داخلی و خارجی
در داخل، تجربه انتشار «اوراق مشارکت مترو» در دهه ۸۰ و «صکوک اجاره شرکت هواپیمایی ماهان» و همچنین «صکوک اجاره برای توسعه نیروگاههای برق» نشان داده که ابزارهای اسلامی در پروژههای بزرگ قابل استفاده و موفقیتآمیز هستند. البته این اوراق معمولاً کوتاهمدتتر از نیاز پروژههای نفتی بودهاند.
در خارج، کشورهای خاورمیانه مانند مالزی، اندونزی و امارات از صکوک انرژی برای توسعه پالایشگاهها و خطوط لوله استفاده کردهاند. در مالزی، انتشار صکوک با پشتوانه داراییهای فیزیکی پروژه و ضمانت دولتی باعث شده سرمایهگذاران خارجی نیز وارد شوند. امارات در پروژههای LNG و توسعه میادین دریایی نیز از همین مدل بهره برده است.
اقتصاد سیاسی اوراق انرژی در ایران
راهاندازی اوراق مشارکت و صکوک انرژی در ایران، جزء اقدامات استراتژیک حوزه اقتصاد سیاسی محسوب میشود. در شرایط تحریم، این مدل، وابستگی به فاینانس خارجی را کاهش داده و مردم و نهادهای داخلی را به شریک توسعهای بزرگترین دارایی ملی یعنی نفت و گاز تبدیل میکند. این روش همچنین باعث ورود نقدینگی سرگردان به حوزه مولد و کاهش فشار تورمی ناشی از سیال بودن سرمایهها در بازارهای غیرمولد میشود.
چالشها و ریسکها
۱. ریسک قیمت جهانی نفت و گاز
بازار جهانی انرژی به شدت تحت تأثیر رویدادهای ژئوپلیتیکی، سیاستهای اوپک، تغییرات فناوری و حتی ملاحظات اقلیمی است. سقوط قیمت نفت در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۲۰ نشان داد که حتی قدرتهای بزرگ انرژی نیز از نوسانات شدید در امان نیستند. برای اوراق مرتبط با پروژههای نفتی، کاهش قیمت جهانی میتواند سودآوری و توان بازپرداخت را بهطور جدی تهدید کند. اگر قیمت فروش زیر نقطه سر به سر پروژه قرار گیرد، نهتنها جریان نقدی لازم برای پرداخت سود اوراق مختل میشود بلکه ممکن است سرمایهگذار با زیان مواجه شود.
۲. ریسک ارزی و تورمی
پروژههای نفتی معمولاً شامل خرید تجهیزات، فناوری و خدمات خارجی هستند که به ارزهای بینالمللی پرداخت میشوند. نوسانات نرخ ارز در ایران، بهویژه در شرایط تحریم و محدودیتهای ارزی، میتواند هزینههای پروژه را بهشدت افزایش دهد و منابع حاصل از انتشار اوراق را ناکافی کند. از سوی دیگر، نرخ تورم بالا ارزش واقعی سود و اصل اوراق را کاهش میدهد؛ اگر نرخ سود اوراق بهدرستی با تورم همسان نشود، جذابیت این ابزار از بین خواهد رفت.
۳. پیچیدگیهای حقوقی و اجرایی صدور اوراق
فرایند اخذ مجوز انتشار اوراق در ایران چندمرحلهای و زمانبر است. تأیید مدل مالی، ضمانتنامهها، گزارش فنی پروژه و ارزیابی اعتبار بانی، موجب کندی فرایند میشود. این امر در پروژههای مشترک که نیاز فوری به تأمین مالی دارند، مشکلساز است و ممکن است فرصت اقتصادی یا بازار صادراتی از دست برود.
۴. ریسک اجرایی پروژه
پروژههای نفتی به دلیل مقیاس بزرگ و پیچیدگی فنی، مستعد تأخیر در مراحل ساخت یا بهرهبرداری هستند؛ این تأخیرها منابع حاصل از اوراق را بلااستفاده یا حبسشده نگه میدارد و بازپرداختها را به تعویق میاندازد. عوامل طبیعی مانند آبوهوا، تغییرات فنی، یا حتی مشکلات پیمانکاری میتوانند این ریسک را تشدید کنند.
۵.احتمال تغییر قوانین و سیاستهای دولت
تغییر مقررات مالیاتی، تعرفههای صادراتی، یا سیاستهای انرژی میتواند معادلات اقتصادی پروژه را دگرگون کند. برای مثال، اگر دولت نرخ خوراک واحدهای نفتی و گازی را تغییر دهد، حاشیه سود پروژه کاهش پیدا میکند و بازده اوراق تحت فشار قرار میگیرد.
۶.ریسک اعتباری بانی یا ضامن
در صورتی که ضامن اوراق (مانند شرکت ملی نفت یا صندوق توسعه ملی) به هر دلیل توان پرداخت تعهدات را از دست بدهد، اعتبار اوراق بهشدت آسیب میبیند. این موضوع میتواند اثر دومینویی در اعتماد عمومی به کل ابزار ایجاد کند.
پیشنهادها برای موفقیت انتشار
۱. طراحی نرخ سود شناور یا شاخصمحور
نرخ سود اوراق باید یا شناور باشد بر اساس شاخص رسمی تورم یا بر مبنای متوسط نرخ سود بینبانکی تنظیم گردد تا ارزش واقعی سرمایه حفظ شود. این مدل در بسیاری از کشورها توانسته سرمایهگذاران را در دورههای تورمی حفظ کند.
۲. پشتوانه دوگانه و چندسطحی
ترکیب ضمانت صندوق توسعه ملی (بهعنوان نهاد حاکمیتی با ذخایر ارزی) و شرکت ملی نفت ایران (بهعنوان بهرهبردار اصلی) میتواند ریسک اعتباری را به حداقل برساند. در کنار آن، میتوان از بیمههای تخصصی پروژه و ضمانتنامههای بانکی استفاده کرد تا حتی در سناریوهای بحرانی، سرمایهگذار اطمینان داشته باشد.
۳. ایجاد بازار ثانویه پرحجم در بورس انرژی
برای افزایش نقدشوندگی، باید معاملات ثانویه اوراق صکوک انرژی در بورس انرژی با حجم مناسب و عمق بازار ایجاد شود. حضور بازارگردانهای حرفهای و صندوقهای سرمایهگذاری انرژی، باعث میشود سرمایهگذاران بتوانند در هر لحظه اوراق خود را نقد کنند بدون افت شدید قیمت.
۴. سهامسازی جزئی برای سرمایهگذاران خرد
بخش کوچکی از اوراق میتواند در بستههای کوچک و قابل خرید برای سرمایهگذاران خرد ارائه شود. این رویکرد علاوه بر تزریق منابع جدید، باعث ایجاد حس مالکیت در عموم مردم بر پروژههای ملی میشود که جنبه روانی و حمایتی قابلتوجهی دارد.
۵. تسهیل مقررات انتشار و کاهش زمان اخذ مجوز
اصلاح فرآیندهای سازمان بورس و اوراق بهادار و استفاده از سامانههای هوشمند برای تأیید سریع طرحها، میتواند زمان انتشار اوراق را نصف کند؛ این موضوع در پروژههای مشترک که مسابقه در برداشت وجود دارد، اهمیت حیاتی دارد.
۶. بستههای تشویقی مالیاتی و کارمزدی
معافیت از مالیات بر سود اوراق انرژی یا کاهش کارمزد معاملات در بورس انرژی، انگیزه بیشتری برای سرمایهگذاران ایجاد میکند و نرخ بازده واقعی را افزایش میدهد.
۷. بازاریابی هوشمند و هدفمند
استفاده از کمپینهای رسانهای و همکاری با بانکها، کارگزاریها و صندوقهای بازنشستگی برای معرفی مزایا و ریسکهای کنترلشده اوراق صکوک انرژی، باعث جذب طیف وسیعتری از سرمایهگذاران میشود. بخش مهمی از موفقیت انتشار، در نحوه توضیح و ارائه این ابزار به بازار نهفته است.
۸. انطباق با استانداردهای بینالمللی صکوک
با نزدیک کردن ساختار اوراق به مدلهای پذیرفتهشده توسط نهادهای مالی اسلامی بینالمللی (IFSB، AAOIFI)، میتوان زمینه جذب سرمایهگذاران خارجی یا ایرانیان خارج از کشور را فراهم کرد.
ایران برای حفظ سهم خود از میادین مشترک نفت و گاز نیازمند توسعه سریع این پروژههاست. کمبود سرمایه، اگرچه چالش بزرگی است، اما ابزارهای مالی داخلی بهویژه اوراق مشارکت بلندمدت و صکوک انرژی، با طراحی درست و تضمین معتبر، میتوانند این مانع را از میان بردارند. استفاده از بازار سرمایه و بورس انرژی برای معاملات این اوراق، نقدشوندگی و گستره مشارکت را بالا برده و سرمایههای مردمی و نهادی را به موتور محرکه بخش انرژی تبدیل میکند. تجربه بینالمللی نشان میدهد که این مدل، در کنار اصلاحات ساختاری، میتواند یکی از کارآمدترین ابزارهای توسعه پروژههای انرژی در شرایط محدودیت منابع باشد.
لینک مطلب: | http://naftiha.ir/News/293976.html |