نفتی ها /فائزه پناهی؛ بر همگان واضح و مبرهن است که ایران با وجود داشتن یکی از بزرگترین ذخایر گاز جهان، با آغاز فصول سرد، هر سال با بحران ناترازی گاز مواجه میشود و نیروگاههای حرارتی، که حدود ۷۰ درصد تولید برق کشور را بر عهده دارند، ناچار به استفاده گسترده از مازوت میشوند و آلودگی هوای کلانشهرها افزایش مییابد. سؤال اصلی این است: چرا کشوری با این منابع عظیم، هر زمستان به چنین وضعیتی گرفتار میشود، در حالی که کشورهای دیگر با منابع مشابه از بحران مشابه اجتناب کردهاند؟
آلمان نمونهای روشن است، مصرف گاز این کشور در سال ۲۰۲۴ به ۸۳۵ میلیارد کیلوواتساعت رسید اما با ذخیرهسازی گسترده و بهرهگیری از نیروگاههای مجهز به سوخت ترکیبی، توانست وابستگی به واردات را کاهش دهد و حتی بخشی از سوخت گاز را با بیوگاز یا سوخت مایع پالایششده جایگزین کند، بدون افزایش قابل توجه آلودگی.
ژاپن نیز با ظرفیت ذخیرهسازی LNG حدود ۱۲ میلیارد مترمکعب و هماهنگی بین دولت و بخش صنعت، نوسانات فصلی تقاضا را مدیریت کرده و وابستگی خود به سوختهای سنگین را به حداقل رسانده است؛ نروژ و چین نیز با سرمایهگذاری در زیرساختها و ذخیرهسازی استراتژیک، توانستهاند مصرف بالای گاز را بدون نیاز گسترده به سوختهای آلاینده کنترل کنند.
در ایران اما، پروژههای فشارافزایی در میدان گازی پارس جنوبی بهطور ناقص پیش رفته و ظرفیت تولید موجود با تقاضای واقعی هماهنگ نیست. توسعه میادین جدید با تأخیر مواجه شده و ارتقای تأسیسات موجود نیز نتوانسته کسری عرضه را جبران کند. در نتیجه، اولویت تأمین گاز به بخش خانگی داده میشود و نیروگاههای حرارتی که مسئول تولید حدود ۷۰ درصد برق کشور هستندبا محدودیت جدی مواجه میشوند. در این شرایط، استفاده از مازوت دیگر یک گزینه انتخابی نیست بلکه یک راهکار اجباری برای استمرار تولید برق است که هزینه آن مستقیماً بر سلامت مردم و محیط زیست تحمیل میشود.
بررسی تجارب جهانی نشان میدهد کشورهایی که توانستهاند چنین بحرانهایی را مدیریت کنند، با سرمایهگذاری مستمر در پروژههای فشارافزایی، ذخیرهسازی استراتژیک و تنوعبخشی سوخت، توانستهاند تولید نیروگاهها را بدون افزایش آلودگی پایدار نگه دارند؛ایران اما با ناتوانی در اجرای این اقدامات زیرساختی و مدیریتی، نه تنها منابع عظیم گازی خود را هدر میدهد، بلکه هزینههای اقتصادی و بهداشتی سنگینی را سالانه به جامعه تحمیل میکند و راهبرد بلندمدتی برای کنترل این بحران ندارد.
در عمل، بدون اصلاحات ساختاری و اجرای پروژههای کلان، هر زمستان همین چرخه تکرار خواهد شد و مازوت همچنان راهکار اضطراری نیروگاهها باقی خواهد ماند، این واقعیت، بیش از هر توصیه شعاری، نیاز فوری به مدیریت هوشمند انرژی و اولویتبندی زیرساختها را نشان میدهد.
لینک مطلب: | http://naftiha.ir/News/293836.html |