printlogo


حاشیه‌های نفت و انرژی/از سوتی نفتی ترامپ تا برنامه‌ریزی پنهان بنزین در دل جنگ!
حاشیه‌های نفت و انرژی/از سوتی نفتی ترامپ تا برنامه‌ریزی پنهان بنزین در دل جنگ!
کد خبر: 293021 تاریخ: 1404/4/7 15:23
حوزه نفت و انرژی همواره سرشار از حواشی و اتفاقات غیرمترقبه و داستان‌های مختلف است، که در این بخش به این حواشی خواهیم پرداخت.

نفتی ها /در نخستین حاشیه این هفته "نفتی‌ها"  به چرایی سقوط بی‌سابقه قیمت نفت در پی آتش‌بس ایران و رژیم صهیونیستی که بازار جهانی را به لرزه انداخت می‌پردازیم؛ هفته‌ای که نفت در آن باید داغ می‌ماند، به‌طرز غافلگیرکننده‌ای سرد شد؛ برنت تا ۱۲ درصد افت کرد و یکی از عمیق‌ترین سقوط‌های دو سال اخیر را به ثبت رساند. این در حالی است که تنها چند روز پیش، بازار با جهش ناگهانی قیمت‌ها به بالای ۸۰ دلار، تحت تاثیر حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران، خود را برای موجی از شوک‌های ژئوپلیتیکی آماده کرده بود.

اما همان‌طور که شعله‌های جنگ ناگهان روشن شد، با همان سرعت هم خاموش شد. آتش‌بسی که نه‌تنها از یک درگیری نظامی، بلکه از درگیری عمیق‌تری یعنی کنترل بر قیمت انرژی در خاورمیانه جلوگیری کرد، به سرعت باعث تخلیه هیجانات بازار شد. قیمت نفت ظرف تنها چند روز از ۸۰ دلار به زیر ۶۸ دلار سقوط کرد. برای بازاری که ماه‌هاست با ریسک‌های ژئوپلیتیک قیمت‌گذاری می‌شود، این سطح از نوسان نه تنها عادی نیست، بلکه نگران‌کننده است.

در این میان، چهار نماینده اوپک‌پلاس نیز خبر از افزایش تولید برای ماه اوت دادند؛ خبری که به‌جای حمایت از بازار، مانند ضربه دوم بر پیکر قیمت‌ها فرود آمد. تحلیلگرانی مانند فیلیپ فلاین، سقوط ظهر جمعه را مستقیماً به این مسئله نسبت می‌دهند و می‌گویند: بازارها تاب شنیدن این حجم از عرضه بیشتر را نداشتند.

در آن‌سو، آمارهای تازه از افزایش واردات نفت ایران به چین در ماه ژوئن، نشان داده که ایران با وجود تحریم‌ها همچنان می‌تواند در تراز عرضه نفت جهانی اثرگذار باشد. افزایش فعالیت پالایشگاه‌های مستقل چینی و دسترسی به محموله‌های با تخفیف بالا، باعث شده ایران سهم خود را از بازار شرق حفظ کند و همین مسئله نیز به نوعی فشار مضاعفی بر قیمت‌های جهانی وارد کرده است.

از طرف دیگر، افت تعداد دکل‌های نفتی فعال در آمریکا، که اکنون به پایین‌ترین سطح از اکتبر ۲۰۲۱ رسیده، یک سیگنال هشدار است: تولیدکنندگان آمریکایی، تمایلی به افزایش تولید ندارند. کاهش ۶ دکلی تعداد حلقه‌های حفاری در هفته گذشته، آن‌هم در شرایطی که قیمت نفت به شدت افت کرده، نشانه‌ای از احتیاط در سمت عرضه آمریکاست.

اما تمام این داده‌ها، در برابر چیزی که بازار را منفجر کرد، کم‌رمق‌اند: صلح ناگهانی. نه افزایش ذخایر، نه کاهش دکل‌ها و نه حتی خبرهای تولیدی اوپک‌پلاس، به اندازه پایان درگیری میان ایران و اسرائیل، بازار را متأثر نکرد. همین مسئله است که ماهیت ناپایدار و سیاسی بازار انرژی را دوباره اثبات کرد.

حالا سؤال اینجاست: اگر این بازار به‌جای نفت، بر آتش سیاست می‌سوزد، تا کجا می‌توان بر پیش‌بینی‌های اقتصادی تکیه کرد؟ پاسخ شاید در این جمله خلاصه شود: در بازار نفت، صلح هم می‌تواند همان‌قدر ریسک‌آفرین باشد که جنگ.

 

دومین حاشیه این هفته هم به ماجرای ۱۲ روز سوخت‌رسانی در سکوت و برنامه‌ریزی پنهانی برای تامین بی‌وقفه بنزین می‌پردازد؛ در حالی که کشور هدف حمله یکی از پیچیده‌ترین عملیات‌های نظامی دهه اخیر قرار گرفته بود. با این حال، جایگاه‌ها خاموش نشدند و مخازن خالی نماندند. حالا وزیر نفت می‌گوید: «اقدام‌هایی انجام دادیم که فعلاً نمی‌توانم جزئیاتش را بگویم.»

این سکوت معنادار است. در کشوری که زیرساخت‌های انرژی‌اش در معرض مستقیم حمله قرار داشت، چطور هیچ خللی در زنجیره تأمین سوخت ایجاد نشد؟ پاسخش شاید در همان ساختارهای «از پیش طراحی‌شده»‌ای باشد که پاک‌نژاد از آن پرده برداشت. اما سؤال اصلی این‌جاست: این ساختارها دقیقاً چه بودند و چرا تا پیش از این بحران، هرگز صحبتی از آن‌ها به میان نیامده بود؟

از «بازسازی شبکه گاز ظرف چند ساعت» تا «سناریوهای عملیاتی در صورت توقف صادرات»، آن‌چه وزیر نفت به آن اشاره کرده، فراتر از یک آمادگی عادی است. به‌نظر می‌رسد وزارت نفت، با تجربه‌های تلخ گذشته از حملات سایبری و بحران‌های انرژی، زیر پوست رسانه‌ها، سناریوهایی از جنس شرایط جنگی طراحی کرده بود؛ بدون آن‌که حتی اشاره‌ای رسمی به آن‌ها شود.

بخش جالب‌تر، هم‌افزایی بی‌سابقه میان شرکت‌های ملی نفت، گاز، پالایش و پخش و حتی دیسپچینگ مرکزی است. آن‌هم نه در جلسات اداری، بلکه در میانه میدان جنگ. به قول پاک‌نژاد، «عزیزان ما در مناطق عملیاتی، با وجود خطرات ملموس، ماندند و کار کردند.» اما چرا همه این‌ها در سکوت مطلق رسانه‌ای رخ داد؟

کارشناسان معتقدند وزارت نفت با یک «عملیات پنهان امنیت انرژی» توانست بحرانی بالقوه را به فرصتی برای نمایش اقتدار لجستیکی بدل کند. هرچند هنوز هیچ تصویر، آمار یا گزارش رسمی درباره جزئیات این عملیات منتشر نشده، اما آن‌چه روشن است، یک چیز است: برای نخستین‌بار در تاریخ معاصر، جنگی رخ داد اما بازار بنزین حتی نفسش نگرفت.

از این زاویه، می‌توان گفت زنجیره صنعت نفت، قهرمان بی‌صدای این جنگ بود. نه فقط با حفظ تأمین سوخت، بلکه با این پیام خاموش که «حتی جنگ هم نمی‌تواند چرخ‌های این سیستم را متوقف کند.»

حاشیه آخر هم به دستپاچگی واشنگتن و هدیه‌ای ناخواسته به ایران می‌پردازد؛ همه چیز با یک پست ساده شروع شد. «چین اکنون می‌تواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد» — جمله‌ای که اگر از دهان یک تاجر نفتی شنیده می‌شد، جای تعجب نداشت. اما وقتی گوینده‌اش دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده باشد، معادلات جهانی زیر و رو می‌شود.

ترامپ که ظاهراً بیشتر از آن‌که رئیس‌جمهور باشد، نقش یک اینفلوئنسر سیاسی را ایفا می‌کند، در میان درخواست‌های آتش‌بس برای جنگ ایران و اسرائیل، با افتخار اعلام کرد که صادرات نفت ایران به چین آزاد شده. خبری که نه تنها کاخ سفید را در شوک فرو برد، بلکه وزارت خزانه‌داری و امور خارجه آمریکا را هم در وضعیتی از «دستپاچگی استراتژیک» قرار داد.

همان‌هایی که سال‌ها با پیچیده‌ترین تحریم‌های اقتصادی، نفت ایران را نشانه رفته بودند، حالا مجبور بودند توجیه کنند که رئیس‌جمهور «واقعا چه گفته است»؟ تفسیر رسمی؟ "تحریم‌ها پابرجاست." اما تأثیر واقعی؟ سقوط قیمت نفت و فروپاشی موقتی ستون فقرات سیاست فشار حداکثری علیه ایران.

اما پشت پرده چه بود؟این رفتار عجیب ترامپ در بحبوحه تلاش برای توافق تجاری جدید با چین رخ داده. منابع آگاه فاش کرده‌اند که «اجازه خرید نفت ایران برای چین»، ممکن است یک برگ چانه‌زنی پنهان از سوی ترامپ برای نرم کردن پکن در میز مذاکرات تعرفه‌ای باشد. در ظاهر شاید نوعی سیاست‌گذاری خلق‌الساعه به نظر برسد، اما اگر عمدی بوده باشد، باید گفت تهران به رایگان، یک روزنه صادراتی رسمی از دل تحریم‌ها دریافت کرده است.

جالب آن‌که، با وجود آنکه چین به صورت رسمی از ۲۰۲۲ نفت ایران نخریده، اطلاعات واسطه‌های نفتی و داده‌های ردیابی کشتی‌ها چیز دیگری می‌گویند: نفت ایران همچنان، هرچند با نام‌های جعلی و پرچم‌های پوششی، به سواحل چین می‌رسد. حالا اما، ترامپ ظاهراً این قاچاق پیچیده را با یک جمله، از زیرزمین به سطح کشیده؛ بدون هزینه، بدون مذاکره.

و اما سؤال اصلی،آیا این یک لغزش رسانه‌ای بود یا بخشی از یک بازی بزرگ‌تر؟ آیا تحریم‌های نفتی در دوران پسا-آتش‌بس عملاً بی‌اثر شده‌اند؟ و آیا ایران باید از این فرصت پیش‌آمده، به‌عنوان سکوی بازگشت رسمی به بازار جهانی استفاده کند؟

 

"لازم به ذکر است درج اخبار حواشی هفتگی حوزه نفت و انرژی در این بخش به منزله تایید آنها نیست و سایت تحلیلی خبری نفتی‌ها صرفا گردآورنده اخبار در این بخش خبری می‌باشد."

لینک مطلب: http://naftiha.ir/News/293021.html