ناترازی انرژی در ایران به مرز هشدار رسیده و زمستان سرد امسال میتواند یادآور قطعی گاز و خاموشیهای گسترده باشد. مجلس شورای اسلامی بهتازگی...
نفتی ها /ناترازی انرژی در ایران به مرز هشدار رسیده و زمستان سرد امسال میتواند یادآور قطعی گاز و خاموشیهای گسترده باشد. مجلس شورای اسلامی بهتازگی مجموعهای از راهکارها را برای برونرفت از این بحران ارائه داده است. اما این اقدامات تا چه حد مؤثرند؟ آیا میتوان به این راهکارها بهعنوان یک تغییر بنیادین نگاه کرد یا صرفاً در حد وعدههای تکراری باقی خواهد ماند؟
یکی از پیشنهادهای برجسته مجلس، افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق است. این در حالی است که سهم انرژیهای نو در ایران، به دلیل مدیریت ناکارآمد و عدم سرمایهگذاری، همچنان ناچیز باقی مانده است. سؤال اینجاست که آیا دولت و مجلس که حتی برای تأمین بودجههای جاری دچار مشکل هستند، توان و اراده لازم برای تحول در این بخش را دارند؟
از سویی دیگر طرح نوسازی نیروگاهها نیز مطرح شده است، اما این ایده پیشازاین بارها در دستور کار قرار گرفته و نتیجهای جز تأخیر و هدررفت منابع نداشته است. نیروگاههای کشور کهنه و ناکارآمد هستند و سالهاست صرفاً با وعدههای بازسازی به فعالیت ادامه میدهند. آیا این بار میتوان امیدوار بود که برنامهها از کاغذ فراتر بروند؟
یکی دیگر از پیشنهادات، اصلاح الگوی مصرف و تغییر تعرفههای برق و گاز است؛ اما سوال اینجاست آیا در شرایطی که مردم زیر فشار تورم کمر خم کردهاند، افزایش قیمت انرژی به بهانه مدیریت مصرف، راهکاری عملی است یا تنها به افزایش نارضایتی عمومی منجر میشود؟ گذشته نشان داده که چنین طرحهایی بیشتر از آنکه به بهبود شرایط منجر شوند، به فشار بیشتر بر اقشار کمدرآمد ختم میشوند.
جمعآوری گازهای همراه نفت نیز در این لیست قرار دارد، اما این طرح سالهاست که در حد شعار باقی مانده است. هرچند این اقدام میتواند بخشی از منابع هدررفته را به مدار تولید بازگرداند، اما نبود هماهنگی میان نهادها و سرمایهگذاری لازم، تحقق آن را با ابهام مواجه کرده است.
با این تفاسیر اما به گفته بسیاری از کارشناسان راهکارهای مجلس بیش از آنکه یک تحول جدی در مدیریت انرژی را نوید دهد، به نظر میرسد صرفاً برای مدیریت کوتاهمدت و کاهش فشار افکار عمومی طراحی شده باشد. درحالیکه ناترازی انرژی نیازمند یک تغییر ساختاری عمیق است، این پیشنهادها بیشتر مُسکنی موقت برای بحرانهای مزمن به نظر میآید. آیا مجلس میتواند این بار در عمل خلاف این ادعا را ثابت کند؟ یا همچنان مردم باید هزینه تصمیمهای ناکارآمد را بپردازند؟