نفتی ها /در شرایطی که کشور بهطور مستمر با بحران انرژی دست و پنجه نرم میکند، ایدهی مازوتسوزی بهعنوان یک «راهحل» فوری در نیروگاهها مطرح شده است؛ تصمیمی که نه تنها بحران انرژی را حل نمیکند، بلکه وضعیت آلایندگی و بحران بهداشت عمومی را به سطوح بیسابقهای میرساند. جالب اینجاست که این سیاست، تنها یک واکنش کوتاهمدت به کمبود گاز طبیعی است که نهتنها به آسیبهای زیستمحیطی دامن میزند، بلکه مردم را در برابر موج جدیدی از آلودگیهای خطرناک قرار میدهد.
اما بحران به اینجا ختم نمیشود. در سایه همین مشکلات، گزینهی «خاموشیهای گسترده» بهعنوان یک تدبیر اضطراری برای تأمین انرژی مطرح شده است. این یعنی مردم باید انتخاب کنند بین نفس کشیدن در هوای آلودهی ناشی از مازوت و زندگی در خاموشی، با مشکلات جدی در تأمین آب، گرمایش، و ارتباطات.
واقعیت این است که این تصمیمها نه فقط نتیجه تصمیمات اشتباه در مدیریت بحران هستند، بلکه نشاندهندهی عمق بیتدبیری در برنامهریزیهای بلندمدت است. آیا واقعاً مشکل کشور کمبود انرژی است یا ضعف در سیاستگذاری و ناتوانی در سرمایهگذاری روی زیرساختهای پایدار؟ آیا «مازوتسوزی» و «خاموشی» نشانهای از «بحران تدبیر» نیست؟
این اما در حالی است که تحقیقات نشان میدهد ایران در مقایسه با دیگر کشورها، کمترین میزان استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر را دارد؛ بر اساس آمارها، تنها حدود یک درصد از کل انرژی تولیدی کشور از منابع تجدیدپذیر تامین میشود.
و در حالی است که کشورهای پیشرفته دنیا به سمت استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر حرکت کردهاند و این روند به کاهش آلودگی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان انجامیده است.
با توجه به شرایط کنونی، آیا بهتر نیست دولت هرچه سریعتر اقدامات لازم برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را در دستور کار قرار دهد؟ سرمایهگذاری در این حوزه نهتنها میتواند سبب کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و بهبود قطعیهای مکرر برق شود، بلکه فرصتی برای رونق اقتصادی نیز فراهم خواهد کرد.
در نهایت، سوال اصلی این است که آیا مردم باید منتظر بمانند تا بحران انرژی به نقطهای بازگشتناپذیر برسد و دولت برای بهبود بحران کمبود گاز، تنها روش قطعی برق را برای مصارف خانگی و صنعتی دنبال کند؟
لینک مطلب: | http://naftiha.ir/News/281171.html |