نفتی ها /محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان به پاکستان رفته است٬ یکی از مهمترین برنامههای کاری وی رایزنی برای اجرایی شدن خط لوله صلح بود که وزیر نفت وی را همراهی نکرده است. به هر صورت استفاده از قدرت دیپلماسی برای افزایش منافع اقتصادی کشور ضروری است اما نمیتوان به موفقیتآمیز بودن این سفر امید داشت زیرا وزارت نفت ذاتاً هیچ علاقهای به صادرات گاز به پاکستان ندارد.
به هر صورت باید توجه داشت که جریانهای نزدیک به وزارت نفت٬ ماهیت این قرارداد را به سود کشور نمیدانند٬ آنها دقیقه موضع وزیر نفت را دنبال میکندد٬ زنگنه معتقد است ایران بهاندازه کافی در این خط لوله سرمایهگذاری کرده است و به بیان سادهتر پول خود را بر باد داده است. این موضوع با واقعیات روشن و شفاف در تضاد است.
ماجرا خیلی ساده است. در دولت دهم طی مصوبهای قرار میشود سیستان و بلوچستان از نعمت گاز طبیعی برخوردار شود. به همین دلیل خط لوله سراسری به نام خط لوله هفتم ساخته شده و از عسلویه به ایرانشهر میرود که میتواند روزانه 56 میلیون مترمکعب گاز طبیعی را منتقل کند. طبق برنامهریزیهای انجامشده٬ انتهای خط لوله در ایرانشهر به 4 انشعاب تقسیم شده و از شمال به شهرهای زابل و زاهدان و از جنوب به چابهار و نقطه صفر مرزی میرسد.
در همان زمان یک قرارداد 500 میلیون یورویی میان ایران و پاکستان امضا میشود که بر اساس آن٬ ایران برای ساخت خط لوله در طرف پاکستان به این کشور کمک کرده و بازپرداخت این وام را روی بهای گاز حساب میکند. همچنین قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا هم کار ساخت خط لوله از ایرانشهر به سمت نقطه صفر مرزی را آغاز کرده بود زیرا طبق قرارداد٬ سال 94 ایران باید گاز را صادر میکرد. زنگنه در روزهای نخست وزارت خود٬ تصمیم میگیرد این وام را منتفی کرده و در مرحله بعد با خلع ید قرارگاه٬ ساخت خط لوله از ایرانشهر به نقطه صفر مرزی را به شرکت کیسون واگذار میکند و در چند مدت بعد٬ یک پیمانکار دیگر جایگزین آن میشود.
خب در دولت یازدهم٬ تنها بخش شمالی این خط لوله تکمیل میشود و انشعابی که برای صادرات در نظر گرفته شده بود٬ مسکوت ماند. در چنین شرایطی و با این تصمیمات٬ عملاً ایران هیچگونه اقدامی را برای صادرات گاز انجام نداد زیرا زمانی میتوانست مدعی عمل به تعهدات خود باشد که برای اجرای این قرارداد٬ خودش بهتمامی تعهداتش پایبند بوده باشد. برخلاف نظر وزیر نفت٬ ایران هیچ سرمایهگذاری بر روی این خط لوله انجام نداده است و ازنظر حقوقی٬ زمانی میتوان این را پذیرفت که خط لوله صادراتی در نقطه صفر مرزی به پایان میرسید. ارقام میلیارد دلاری که برای سرمایهگذاری ایران در خط لوله ذکر میشود و سعی دارد بگوید بااینوجود٬ طرف پاکستانی به تعهدات خود عمل نکرده و وزارت نفت تصمیم درستی برای عدم تکمیل خط لوله را اخذ کرده٬ نشانی از عدم اطلاع افرادی است که تریبون این ادعاها شدهاند.
وزارت نفت در هیچ دورهای نه پولی در اختیار اسلامآباد قرار داده است و نه برای صادرات گاز به پاکستان سرمایهگذاری انجام داده است. همه پولی که وزیر نفت معتقد است توسط ایران سرمایهگذاری شده٬ چیزی است که برای گازدار شدن اهالی سیستان و بلوچستان صرف شده است لذا بهتر است برای سرپوش گذاشتن بر تصمیمات اشتباه و عجیب٬ حقایق را کتمان نکنیم.
وزیر نفت با عدم تکمیل خط لوله به سمت مرز٬ بهطور غیررسمی اعلام کرد ایران علاقهای به صادرات گاز به پاکستان ندارد تا این کشور هم تاپی را دنبال کند. از طرفی هم دست ایران را برای شکایت حقوقی از پاکستان برای اجرایی کردن «قرارداد» را خالی گذاشت. البته شاید بعدها ارتباط پاکستان و کرسنت را نوشتیم ولی بنا به محدودیتهایی٬ امروز نمیتوان آن را فاش کرد که برخلاف منافع ملی است. کاش وزیر نفت هیچگاه در حوزه صادرات گاز وارد نمیشد.
لینک مطلب: | http://naftiha.ir/News/1713.html |