printlogo


بررسی بیمه پتروشیمی ها در گفت وگو با کارشناس ارشد صنعت بیمه؛
یک مجتمع پتروشیمی را چگونه بیمه کنیم؟
یک مجتمع پتروشیمی را چگونه بیمه کنیم؟
کد خبر: 1634 تاریخ: 1397/5/20 12:01
در این بخش از نفتی‌ها به بررسی لزوم و چالش های انتخاب یک بیمه مناسب در صنعت پتروشیمی خواهیم پرداخت همراه ما باشید.

نفتی ها /صنعت بیمه اگرچه صنعتی نوپا تلقی نمی‌شود اما هنوز هم در ایران برای بدل شدن به یک یار صمیمی صنایع تخصصی راه درازی در پیش دارد. طی چند سال گذشته ایجاد حوادث متعدد در صنعت پتروشیمی اهمیت نحوه انتخاب مناسب شرکت بیمه کننده مجتمع های پتروشیمی را صد چندان کرده است. اما دراین بین روال سنتی رواج یافته در مجتمع های پتروشیمی که از راه مناقصه بیمه گذار را تعیین می‌کنند بلای جان این صنعت شده است. اما اینکه چرا این روش می‌تواند لطمات جبران ناپذیری را بر مجتمع ها وارد کند و اساسا صنعت بیمه با چه چالش هایی در بخش های صنعتی بالاخص بخش پتروشیمی مواجه است را با زهیر خزلی کارشناس ارشد صنعت بیمه درمیان گذاشته ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

---

طی سالهای گذشته با افزایش مجتمع های پتروشیمی در کشور و بروز حوادث مختلف در چنین صنایع مهمی، اهمیت بیمه دراین صنعت پررنگ تر شده است.برهمین اساس به نظرشما نقش صنعت بیمه در صنعت پتروشیمی تا چه اندازه تأثیرگذار بوده و وضعیت فعلی تعامل این دوصنعت با یکدیگر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مساله ای که در بیمه کردن مجتمع های پتروشیمی اهمیت زیادی دارد موضوع ریسک بالا و حجم عظیم ریسک­های موجود است که باید تحت پوشش قرار بگیرد. به عنوان مثال یک جرقه کوچک در یک مجتمع پتروشیمی منجر به یک خسارت 94 میلیون یورویی شد. قطعا این میزان خسارت آسیب بزرگی برای اقتصاد کشور تلقی می‌شود. بنابراین اهمیت صنعت بیمه در صنعت پتروشیمی را باید از دو منظر مورد بررسی قرار داد. از طرفی شرکت های بیمه به جهت اینکه شریک خسارت می‌شوند حتما باید به دانش صنعت پتروشیمی مسلط باشند تا اینکه بتوانند با ارزیابی­های درست و سنجش ریسک پروژه­ها و همکاری تنگاتنگ با واحدهای HSE پتروشیمی­ها اولاً تا حد امکان از وقوع خسارت پیشگیری کنند و در وحله دوم در صورت وقوع حادثه از شدت و میزان آن بکاهند.

آیا درحال حاضر این اتفاق در صنعت بیمه ما می‌افتد؟

می‌توان به این موضوع هم از دو منظر نگاه کرد. اول اینکه آیا واقعا شرکت های بیمه ما به اندازه کافی این دانش را دارند یا ما صرفا بیمه را  یک صنعتی می‌دانیم که یک  دانش آماری و یک کار مالی است. شرکتهای بیمه باید درگیر جزئیات فنی و تخصصی صنعت هایی شوند که در آن ورود پیدا می‌کنند. به عبارت دیگر شناخت و ارزیابی صحیح از ریسک­های موجود تا حد زیادی می­تواند بیمه­گران را در اتخاذ پذیرش و کنترل ریسک­های خود کمک کند.

منظور شما این است که الان شرکتهای بیمه بدون داشتن دانش فنی و تخصصی به صنایع مختلف ورود می‌کنند؟

دقیقا؛ البته برخی از شرکتهای بیمه تخصص لازم در برخی از صنایع را دارند اما قطعا این تخصص برمبنای تجربه صورت گرفته نه دانش فنی و تخصصی! به زبانی ساده تر برخی از شرکتهای بیمه به دلیل آنکه در برخی از صنایع سالهای سال است که فعال هستند به صورت تجربی اطلاعاتی به دست آورده اند و از این اطلاعات در بیمه کردن این صنعت ها بهره می برند اما قطعا این امر برمبنای تخصص و دانش فنی و تخصصی نیست. به عنوان مثال ما چندی پیش به دنبال بیمه کردن یک دستگاه TBM بودیم در حالیکه کارشناسان ارزیاب شرکت­های بیمه هنوز یک دستگاه TBM را از نزدیک مشاهده نکرده بودند و اطلاعات فنی لازم را در خصوص نحوه کارکرد دستگاه مذکور وارزیابی ریسک آن نداشتند یا حتی ارزیابی ارزش دستگاه را نداشتند.

در بیمه یک مساله ای داریم به عنوان قائده نسبی که تاکید دارد بیمه گذار باید به اندازه ارزش واقعی موضوع بیمه را بیمه کند اگر کمتراز ارزش واقعیش رقم را اعلام کند تلقی بیمه اینست خواسته کمتر حق بیمه بپردازد. ازسویی دیگر براساس یک قاعده دیگر نیز تاکید می‌شود که دراعلام رقم سرمایه موضوع بیمه باید حسن نیت وجود داشته باشد. همچنین قاعده دیگری در صنعت بیمه هست که تاکید دارد اثبات میزان خسارت طرح شده به عهده بیمه گذاراست. اگر به تمام این قوانین اشاره کردم به این دلیل است که در نهایت تاکید کنیم قواعد زیادی در صنعت بیمه وجود دارد که درصورت توجه به آن در هنگام صدور بیمه نامه و نیز عدم شناخت درست نسبت به مقررات در زمان بیمه کردن و حتی خسارت گرفتن دردسرساز خواهد شد و البته تمام این دردسرها قطعا گریبانگیر بیمه گذار خواهد بود. براساس ماده 10 قانون بیمه اگر مجموعه ای به دلیل پرداخت کمتر حق بیمه رقم سرمایه را کمتر اعلام کرده باشد به همان اندازه هم خسارت کمتری دریافت خواهد کرد. و اگر مجموعه ای بیش از رقم سرمایه تجهیزات رقمی را اعلام کند و البته حق بیمه بیشتری هم بپردازد بازهم در زمان دریافت خسارت بر خلاف تصور، خسارت زیادی شامل حال وی نخواهد شد و رقم خسارت قطعاً براساس ارزیابی های صورت گرفته نسبت به ارزش واقعی پرداخت خواهد شد.

فرض بگیریم که یک دستگاه صنعتی داریم و در تلاش هستیم آن را بیمه کنیم و 10 سال از عمرآن می‌گذرد ارزیابی میزان ارزش این دستگاه برچه اساسی صورت می‌گیرد؟ آیا کارشناسان بیمه آن را تخمین می‌زنند و یا شرکت مذکور باید رقم سرمایه را اعلام کند؟

اینجا بنا بر اظهار بیمه گذار ارزش تعیین می‌شود اما شرکت بیمه­گر در ارزیابی­های خود نسبت به ریسک و میزان سرمایه دستگاه، حق بیمه را اعلام خواهد نمود.

چرا؟

خب کاملا مشخص است شرکت های بیمه از زیربار این مسوولیت شانه خالی می‌کنند. به جای آنکه در متن قرارداد واژه ارزش توافق شده را درج کنند اغلب واژه ارزش اظهارشده را مورد استفاده قرار می‌دهند. بنابراین صنعت بیمه باید به سمتی حرکت کند که در نهایت به الگویی برسد که ارزش توافق شده و ارزیابی شده ملاک قرار بگیرد. به نوعی باید به سمتی حرکت کنیم که میزان خسارت برمبنای توافقات صورت گرفته و محاسبه استهلاک تجهیزات محاسبه گردد.

نباید فراموش کرد که در حال حاضر به دلیل وجود تحریم های صورت گرفته برای ورود برخی از تجهیزات، قیمت آنان روند صعودی دارد و در عین استفاده برعکس آنکه ارزش باید روند نزولی در پیش بگیرد روند صعودی در پیش گرفته می‌شود. اما دراین بین این سوال ایجاد می‌شود که این مساله را کدام قاعده می‌تواند تشخیص دهد؟ البته اتفاقی که در صنعت بیمه افتاده است و می‌توان آن را میمون دانست آن است که شرکت هایی با عنوان ارزیابان خسارت مشغول فعالیت شده اند که فارغ از اینکه این شرکت ها که تحت نظر بیمه مرکزی فعال هستند تا چه اندازه تخصص دارند و یا به چه تعدادی در کشور مشغول هستند و چقدر موفقند می‌توان این امر را در کل اتفاق مناسبی دانست که قطعا به تحولات بزرگ در صنعت بیمه کمک موثری خواهد کرد.

---

 

آنطور که از اظهارات شما برداشت می‌شود در حال حاضر مهمترین چالش صنعت بیمه در کشور نبود کارشناس کافی و متخصص در صنایع مختلف است.

بله، متأسفانه در حال حاضر به نظر من چالش اصلی صنعت بیمه نداشتن کارشناس در موضوعات تخصصی از جمله در صنایعی همچون صنعت پتروشیمی است. البته چالش های دیگری چون تامین سرمایه و  نبود راهکارهای پیشگیرانه از وقوع خسارت در صنعت بیمه وجود دارد اما در صدر تمام چالش ها کمبود کارشناس در صنعت بیمه به شدت محسوس است.  البته دراین بین باید اشاره ای هم به نبود اطلاعات کافی از صنعت بیمه در بین مدیران پتروشیمی هم اشاره کرد. واقعا چند درصد مدیران صنعت پتروشیمی قرارداد بیمه ای را که زیر آن را امضاء کرده اند و حق بیمه آن را پرداخت نموده­اند را خوانده­اند تا به وظایف و تعهدات مجموعه خود به عنوان بیمه­گذار آشنایی کامل داشته باشند.

مثلا چه وظایفی؟

 به عنوان مثال یکی از بندهایی که در قراردادهای بیمه درج می‌شود اینست که خسارت در صورتی پرداخت می‌شود که شما تمهیدات لازم را برای حفظ ایمنی در مجتمع خود انجام داده باشید. وقتی مدیری زیر این قرارداد را با چنین بندی میخواهد امضاء کند یا باید بگوید شرکت بیمه این بند در قرارداد را   حذف کند که معلوم نیست شرکت بیمه زیربار این مساله برود یا اینکه اگر امضاء کرد باید بداند که اقدامات لازم را برای پیشگیری از خسارت انجام دهد. وگرنه روزی که دنبال دریافت خسارت بیافتد باید در یک پروسه بلندمدت اختلافاتی وارد شود که هر روز آن مطمئنا به دلیل توقف تولید ضرر بزرگتری برای مجتمع تلقی می‌شود. پس از آن مرتبا مدیران پتروشیمی گلایه می‌کنند که شرکت بیمه خسارت پرداخت نمی‌کند البته شرکتهای بیمه هم رندی­های خاص خودشان را دراین بخش دارند. ولی موضوع این است که در بخش صنایع بالاخص بخش مدیران پتروشیمی نیز کمبود اطلاعات بیمه ای به چشم می‌خورد.

بندی که می‌فرمایید شرکتهای بیمه در قراردادها قید می‌کنند آِیا بند قانونی است یا شرکتهای بیمه ای سلیقه ای و برای گریز از پرداخت خسارت آن را در قرارداد می آورند؟

مقررات شورای عالی بیمه هم این را می‌ گوید و براساس قانون هم شرکتهای بیمه اینکار را انجام میدهند اما کم و کیف و جزئیات آن همیشه مسکوت بوده چراکه بستگی به توافقی دارد که میان دو طرف بیمه­گر و بیمه گذار صورت می‌گیرد.

فرض بگیریم الان حادثه اتفاق افتاده و کار کارشناسی صورت نگرفته و رقم سرمایه بر مبنای اظهارات بیمه­گذار درج شده و در قرارداد مورد محاسبه قرار گرفته، برخورد شرکت بیمه دراین شرایط چه خواهد بود؟

در این مواقع به دنبال انواع و اقسام راهکارها می‌گردد که البته طبیعی هم هست تا پرداخت خسارت را به حداقل برساند، لذا معمولاً به دنبال این میگردند کجا احتمالا تقلبی صورت گرفته و برهمین اساس بررسی مو شکافانه­ای خواهند داشت. البته این تمام ماجرا نیست براساس یک بند دیگر در قرارداد شرکت های بیمه که ما زیرآن را امضاء میکنیم به شرکت بیمه این اجازه را میدهیم که صورت های مالی ما را مورد بررسی قرار بدهند.اما واقعا کدام یک از مدیران پتروشیمی که مجتمع های خود را بیمه کرده اند از این بند در قرارداد اطلاع دارند؟ یا حتی چند درصد مدیران ما وقتی با این بند که مقررات جاری بیمه بر قرارداد حاکم است را می بینند به دنبال خواندن مقررات بیمه رفته اند تا زیر قراردادی را امضاء کنند که تعهدات منطقی برای آن در بر داشته باشد. همین نبود اطلاعات در نهایت منجر به آن میشود که پرداخت خسارت یک حادثه بعضاً بیش از سه سال به طول بیانجامد که نمونه آن در صنعت نفت دیده شده است. مثلا غرق شدن یک جکت در پارس جنوبی هنوزهم مورد اختلاف میان پیمانکار و شرکت بیمه است و هنوزهم حل نشده اما واقعا این سه سال چه کسی ضرر کرده است؟ چه میزان عدم النفع ناشی از این بررسی ها به پیمانکار و کارفرما تحمیل شده است؟

درشرایطی که در صنعت پتروشیمی خسارتی بوقوع می‌پیوندد به اندازه کافی ریسک بزرگی متحمل مدیران این صنعت می‌شود حال اگر قرارداد  بیمه نیز با تحقیقات و اطلاعات لازم امضاء نشده باشد نگرانیها و البته ضررهای ناشی از آن را بیشتر هم خواهد کرد. چراکه علاوه بر پوشش ریسک، باید رقم عدم النفع تاخیر در تولید و ریسک توزیع نشدن مناسب ریسک را نیز مورد محاسبه و ارزیابی قرارداد که در اینصورت خسارت وارده به یک مجتمع خسارت دیده بیش از رقمی است که به آن پرداخت میشود مگر آنکه مدیران پتروشیمی در شرایط خصوصی بیمه نامه و اعمال هزینه­های جلوگیری از توسعه خسارت را نیز در قرارداد خود ببینند.

- اشاره ای داشتید به "ریسک توزیع نشدن مناسب ریسک" منظورتان از این مساله و توجه ویژه به آن چیست؟

وقتی آتش سوزی در یک مجتمع پتروشیمی مثل بوعلی سینا که 95 میلیون یورو خسارت وارد شده تمام ریسک بیمه و پرداخت خسارت توسط شرکت بیمه ایرانی صورت میگیرد علی رغم آنکه برخی این امر را قدرت اقتصاد کشور میدانند و به آن افتخار میکنند اما واقعیت این است که این رقم ریسک به اقتصاد کشور تحمیل شده و لطمه بزرگی به اقتصاد کشور وارد شده است. حال فرض کنید شرکت بیمه ایرانی برای مدیریت ریسک بیمه مجتمع های پتروشیمی با چند شرکت بیمه خارجی قرارداد اتکایی داشته باشد، دراینصورت مبلغ زیادی ازاین رقم توسط اقتصاد خارجی تامین میشد و لطمه به اقتصاد کشور کمتر محسوس بود.

- بحث دیگر این است که واقعا در حال حاضر شرکتهای بیمه ایرانی تا چه اندازه در پیشگیری از وقوع یک خسارت سهیم هستند؟ به عنوان مثال در حال حاضر 34 درصد بیمه نفتکشی که اخیرا در آبهای چین آتش گرفت و حادثه ناگواری را برای کشور رقم زد توسط بیمه ایرانی پوشش داده شده که رقم بالایی تلقی میشود اما در این شرایط اصولا شرکت های بیمه خارجی هم با بندی از قرارداد که پیشگیری از وقوع بیشتر خسارت است به موضوع ورود میکنند میزان رعایت استانداردها را به دقت مورد ارزیابی قرار می­دهند.

 دراین شرایط حتی اگر لازم باشد بیمه گذار هزینه کند  می‌توان این هزینه را در قرارداد بیمه تحت پوشش قرارداد. نباید فراموش کرد کسانی یک روزی قوانین بیمه را نوشته اند که اطلاعات کافی برای اطفاء حریق نفتکش نداشته اند که تا چه میزان باید هزینه کرد.حالا بحثی که دراین میان پیش می آید این است که آیا واقعا این ریسک به اندازه کافی در قرارداد توزیع شده و یا بیمه های ما به این فکر افتاده اند که میزان ریسک را با کشورهای دیگر شریک شوند؟

 

- برخی از خبرها حکایت ازاین دارد که برخی از شرکت های بیمه به سمت همکاری با شرکتهای بیمه بین المللی سوق پیدا کرده اند. اساسا این همکاری به صورت واقعی اتفاق افتاده و ریسک را توزیع کرده یا شرکت های بیمه نحوه همکاری بین المللی را آنطور که باید و شاید هنوز نیاموخته اند؟

الان داریم شرکتهای بیمه ای را که با شرکت های بیمه بین المللی قراردادهایی را برای توزیع ریسک امضاء کرده اند. ضمن آنکه کارگزاریهای بین المللی نیز در کشور در حال فعالیت هستند که آمادگی توزیع ریسک به شر کتهای بیمه بین المللی را دارند اما واقعا به جهت شرایط تحریم ما توانسته ایم ریسک را درست بین شرکت های بیمه خارجی و داخلی توزیع کنیم؟

برای من خنده دار بود روزی که دیدم می‌گویند که تحریم هیچ اثری در اقتصاد ما نداشته و ما به این قابلیت دست پیدا کرده ایم که ریسک های صنعت کشتیرانی را بطور کامل در کشور خودمان پوشش دهیم این اظهارات بدین معنی است که ریسک را به کشور خودمان منتقل کرده ایم و این اصلا هنر نیست که بگوییم دراین بخش به خودکفایی رسیده ایم و ریسک را در کشور خودمان نگه می‌داریم! نباید فراموش کرد که از دست رفتن سرمایه یک کشتی یک مصیبت جدی برای اقتصاد یک کشور تلقی می‌شود حتی اگر تحت مالکیت یک بخش خصوصی هم باشد بازهم یک مصیبت جدی است و آسیب آن را کل صنعت می بیند. در حالیکه این ریسک باید به اندازه کافی و مناسب در بیمه های مختلف بین المللی و داخلی با شرایط بین المللی مناسب توزیع شود.

 

شرایط و قوانین بیمه کشور با شرایط بین المللی همخوانی دارد. آیا شرکت های بین المللی حاضر به پذیرفتن بخشی از ریسک های بیمه ایران با شرایط فعلی هستند؟

طبیعتا شرکتهای بین المللی با هر شرط و شروط عامیانه و عادی حاضر به پذیرش ریسک نخواهند بود.این مساله البته حسن هایی هم دارد چراکه باعث میشود شرکت های بیمه داخلی به سمت به روز رسانی سیستم ها و روش های خود بروند. این مساله باعث میشود شرایط مناسب و بین الملی بنویسیم و اگر میخواهیم جامعه بیمه بین المللی  بخشی از ریسک ما را بپذیرند باید نظارت هایی را در پروژه ها انجام بدیم بنابراین مجبور میشویم به روز شویم چراکه آنطور که بنده خبر دارم تا کنون مکانیزم درست و روشنی در صنعت بیمه نداشته ایم و این همکاری با جامعه بین المللی میتواند کمک شایانی به پیشبرد اهداف ما در صنعت بیمه باشد.

آیا واقعا تمام شرکت های بیمه فعال در کشور توان مالی پذیرفتن ریسک حوادث احتمالی در مجتمع های پتروشیمی را دارند؟

قطعا نه؛ برای همین است که کارشناسان توصیه می‌کنند که قبل از امضای قرارداد بیمه حتما در ابتدا   توانگری مالی آن شرکت بیمه و حتی شرکتهای بیمه­گر اتکایی را مورد بررسی قرار دهند.مهمترین مساله در صنعت بیمه این است که وقتی حادثه ای اتفاق افتاد در کوتاهترین زمان خسارت آن پرداخت شود.به عنوان مثال واقعا معتقدم بیمه توسعه ورشکست نشده اتفاقا این شرکت ملک و املاک بسیاری دارد اما مهم دراین شرایط وجود نقدینگی در لحظه است که این شرکت به همین دلیل به مشکل برخورد وگرنه حمایت شرکت بیمه طی سه تا چهارسال بعد از وقوع حادثه فایده ندارد. دراین شرایط چهارسال از پروژه عقب افتادیم بنابراین این مساله زمانی بیشتر اهمیت پیدا می‌کند که یک پروژه ملی با حادثه ای مواجه شود و شرکت بیمه بخواهد میزان خسارت را سه تا چهارسال بعد پرداخت کند دراینصورت هر روز عدم تولید و بهره برداری به عنوان مثال در پارس جنوبی می‌تواند لطمات جبران ناپذیری را به اقتصاد کشور وارد کند چراکه طرف قطری منتظر ما نمی ماند و هر روز با سرعت در حال برداشت از این میدان است. صنعت بیمه باید برای هر حوزه ای و البته چالش های آن فکر کند و راهکارهای از پیش آماده داشته باشد که وقتی خسارتی وارد می‌شود زمان پرداخت آن به حداقل برسد. درصنعت پتروشیمی متاسفانه ما علمی و تخصصی شرکت بیمه خودمان را انتخاب نمی‌کنیم. یک مناقصه برگزار میشود و هر شرکتی رقم پایین تری گفت آن را انتخاب میکنیم. امیدوارم یک روزی برسد که مساله مناقصه در صنعت بیمه کاملا منتفی شده باشد و دیگر هیچ شرکتی از طریق مناقصه شرکت بیمه خود را انتخاب نکند.باید این نکته را در صنایع جا بیندازیم که بیمه خدماتی است که تا زمانی که حادثه­ای رخ نداده است نمی­توانید مزایای آن را لمس کنید.

به نظرشما در چنین شرایطی یک کارگزارچقدر می‌تواند موثرباشد؟ استفاده از کارگزار تا چه اندازه ریسک مدیران پتروشیمی در مواجه با خسارت را کاهش می‌دهد؟

اساسا کار کارگزار کار مشورت دادن است اصلا تعریف دیگری ندارد. اما متاسفانه  اغلب مدیران ما کارگزار را نماینده شرکت بیمه می‌بینند درصورتیکه اصلا اینطور نیست. کار اصلی کارگزار این است که دانش بیمه را با دانش و تخصصی که در موردش مشورت می‌دهد تلفیق کند. بخاطر اینکه صنعت پتروشیمی ما به اندازه کافی به سراغ کارگزار نیامده است کارگزارانمان هم رشد نکرده اند چراکه احساس نیازی نبوده است. جدا معتقدم تلاشگران صنعت بیمه باید دوره های تخصصی هر حوزه ای را که در رابطه با آن فعالیت می‌کنند بگذرانند. باید عین متخصصان پتروشیمی در دوره های تخصصی شرکت کنند و با ریسک های این کار آشنا شوند که بتوانند در موقع مناسب موثر واقع شوند. اما واقعا این اتفاق چقدر افتاده و اصلا چه تعداد کارگزار واقعا به فکر این مساله افتاده اند که تیمی را تجهیز کنند که به دانش تخصصی صنعت پتروشیمی مسلط باشند؟ اگر کارگزار و یا شرکت بیمه ما تخصص لازم را در یک حوزه نداشته باشد قطعا نمی‌تواند به راحتی یک شرکت بیمه خارجی را مجاب به همکاری کند مگر آنکه شرکت خارجی در نهایت برای پوشش ریسک خود حق بیمه بالاتری تعیین کند که در اینصورت نیز شاید رقم نهائی اعلام شده از سوی بیمه خارجی مقرون به صرفه نباشد. بنابراین از هر زاویه ای که به موضوع بهره گیری از کارگزار نگاه کنیم متوجه می شویم در حال حاضر اقتصاد ما به شدت به کارگزاری نیاز دارد که با دارا بودن تیم تخصصی در صنایع حرفه ای چون پتروشیمی فعال شوند.

اگر شرکت پتروشیمی از کارگزار برای تعیین شرکت بیمه خود بهره ببرد آیا باید مبلغی به کارگزار پرداخت کند؟

خیر؛ طبق قوانین مصوب هزینه ای کارگزار دریافت نمی‌کند. اما می‌توانند توافقاتی داشته باشند که هزینه‌های مجزایی در قبال ارائه یک سری خدمات اضافه دریافت کنند. اما در دنیا روال این است که همه به کارگزار هزینه را پرداخت می‌کنند و کارگزار درصدی از آن رقم را به شرکت بیمه می‌دهد این درشرایطی است که یک کارگزاری بین المللی شاید اندازه کل اقتصاد ما فعالیت بیمه ای انجام دهد. اما در ایران هنوز به این ضرورت نرسیده باشند. بنابراین فعلا کارگزار حق الزحمه خود را  از بیمه گران دریافت می‌کند. بنابراین برای شرکتها بهره گیری از یک کارگزار رسمی بیمه که صاحب صلاحیت لازم هم از سوی بیمه مرکزی شناخته شده هزینه ای ندارد.

برخی از مدیران پتروشیمی شاید این دغدغه را داشته باشند که اگر کار بیمه را بدون مناقصه به شرکتی بدهند از نظر بازرسی در آینده دچار مشکل شوند. فکر می‌کنید این امکان وجود دارد که کارگزاران با نوشتن یک قرارداد مناسب و ارائه آن به شرکتهای بیمه و حضور براساس آن در مناقصه به صنعت پتروشیمی کمک کنند؟

بله دقیقا این راه هم ممکن است.

اگر بخواهید توصیه هایی در انتهای این گفت وگو به مدیران پتروشیمی برای انعقاد قراردادهای مناسب بیمه ای داشته باشید چه می‌گویید؟

موضوع بیمه را خیلی بیشتر از آنچه که هست جدی بگیرند. علاوه بر تیم ناظرخودشان برای یشگیری از وقوع خسارت، بیمه می‌تواند کارشناس دیگری در کنار مدیران پتروشیمی برای نظارت های ایمنی و امنیتی این صنعت باشد. ضمن آنکه باید در انتخاب پوشش دهنده ریسک خیلی مطالعه انجام بدهند. به نحویکه حداقل برای یکسال بیمه کردن دو سال مطالعه لازم است. واقعا از مناقصه برای انتخاب بیمه گر فاصله بگیرند و بیشتر به مذاکره برای تعیین حق بیمه اهمیت دهند و بیش از مسأله حق بیمه به شرایط خصوصی و نحوه­ی تنظیم قراردادهای بیمه­ای و توانگری شرکت­های بیمه اهمیت قائل باشند. 

 

لینک مطلب: http://naftiha.ir/News/1634.html