نفتی ها /نه اینکه شرکت مهندسی توسعه نفت تا همین چند ماه گذشته که مدیرعامل جدید به خود دید، مشکلی نداشت؛ اما اگر بخواهیم منصفانه تحلیل کنیم باید بگوییم این شرکت طی حدود ۸ ماه گذشته با یک افول جدی چه در بخش نیروی انسانی و چه در بخش عملکردی مواجه گردیده که اگر همین امروز به فکر درمان دردش بود شاید بتوان در بخش عملکردی و سیاست گذاری فکری به حالش کرد؛ اما در بخش نیروی انسانی با توجه به خروج بزرگانی ازاین شرکت و البته مهمتر از آن مهاجرت تعداد قابل توجهی از کارکنان توانمند آن به خارج ازایران و البته کوچ عده ای از تاثیرگذاران به شرکتهای دیگر، شاید باید گفت در خوشبینانهترین حالت هم دیگر از دست هیچ کس کاری برنخواهد آمد!
اینکه ابوذر شریفی از جنس مدیران متن بود کاملا درست است اما برآوردی بر عملکرد گذشته اش گویای این نکته است که حداقل در بخش توسعه ای طرحی که مدیریتش را برعهده داشته از دیگر همکارانش به شدت عقب بوده و در واقع فردی که ضعیفترین عملکرد را بنابرآمار موثق در میان همکارانش داشته به یک شبه رویای مدیرعاملی متن را در واقعیت میبیند؛ رویایی که شایعه شده یکی از معاونان وزیرنفت که البته اخیرا سمتی جدید نیز دریافت نموده و سرش از دیگران شلوغ تر شده برای اون دیده است! به زبانی سادهتر حمایت آقای معاون او را بر صندلی مدیریت متن مینشاند!
بنابر آمارها، ابوذر شریفی پیش از مدیرعاملی، مدیر اجرایی پروژه تلمبه خانههای ۱ و ۳ خط لوله نفت خام گوره-جاسک و سیستم های مشترک خط لوله نفت خام گوره-جاسک بوده؛ در حالیکه تلمبه خانههای دیگر چون شماره ۲،۴ و ۵ با مدیران اجرائی دیگر توسعه یافته است. اما نکته اساسی آنکه پیشرفت پروژه ابوذر شریفی در میان این پروژهها از همه بسیار بسیار پایینتر بوده است. این پروژه که در سال ۱۳۹۸ کلید خورده است در فروردین ۱۴۰۰، تلمبه خانه شماره ۲ با پیشرفت حدود ۹۰ درصد و همچنین تلمبه خانه های ۴ و ۵ با پیشرفت نسبتا رضایت بخشی مواجه بوده اند؛ اما قصد از تاکید بر میزان پیشرفت این تلمبه خانهها این است که تصور گردد تا چه اندازه ممکن بوده بدنه متن نسبت به این تغییر مدیریتی واکنش نشان دهند! چراکه یک شبه با مدیرعاملی مواجه میشوند که طی ۱۴ ماه اجرای یک پروژه ۱۸ ماهه به ۱۱ درصد پیشرفت دست مییابد و از فردای آن روز باید او را به عنوان مدیرعامل و بالادست خود میپذیرفتند! ضمن آنکه باید به سرنوشت این طرح هم اشارهای داشته باشیم که ظاهرا بنابر سیاستگذاری جدید نفت سیزدهم، طرح ملی گوره جاسک علیرغم ادعاهای فراوان پیمانکاران اجرایی بعد از راه اندازی زود هنگام از اولویت خارج شد و پیمانکاران همه در بلاتکلیفی به سر میبرند.
دراین بین شنیده میشود افراد بزرگی چون مجری سابق آزادگان جنوبی، مجری سابق یاران شمالی ازاین شرکت کوچ کرده اند که برخی از کارشناسان در بدبینانهترین حالت، علت آن را در تغییر مدیریتی صورت گرفته جستجو میکنند.
ازسویی شنیده میشود طی ۸ ماه گذشته، نارضایتی شغلی در سطح کارکنان متخصص که از طریق از طریق ارکان ثالث جذب شده اند ایجاد شده؛ چراکه بر اساس فرمول محاسبه حقوق، دریافتی آنان باید افزایش قابل قبولی داشته باشد اما به گفته آنان بدلیل اینکه دفاع درستی از سوی بدنه مدیریتی صورت نپذیرفته مزایا و حقوق کارکنان تحت الشعاع قرار گرفته و نارضایتی خیلی زیادی در سطح نیروهای متخصص ایجاد کرده است.
گفته میشود هم اکنون، تمرکز و اقتدار تصمیم گیری در دفتر مدیرعامل وجود ندارد و عوامل تصمیم ساز غیر رسمی که وجهه خوبی از گذشته در سازمان نداشتند در حال حاضر در سمتهای کلیدی در سازمان مشغول کار هستند و این موضوع فضای اعتماد به سازمان رو تحت الشعاع قرار داده است.
همچنین گویا متاسفانه در بدنه مشاوران مدیرعامل، نفرات غیر فنی و غیر متخصص که در سطح شرکت بزرگی چون مهندسی و توسعه نفت هست وجود دارد؛ به نحویکه ظاهرا در ۲ ستاد فنی و مهندسی شرکت متن شامل مهندسی و ساختمان و مهندسی نفت حال چندان خوشی مشاهده نمیشود.
براین اساس، با توجه به وجود نیروهای متخصص و حرفه ای در ستاد مهندسی و ساختمان کهکلیدیترین بخش مهندسی شرکت است و البته رابطه نزدیکی با ابوذر شریفی دارد مسوولیت مدیریت را برعهده گرفته که برخی از متخصصان با این انتخاب به این دلیل که فرد مذکور کارشناس خوبی در حوزه مهندسی نفت هست؛ ولی هیچ تخصصی در حوزه مهندسی و ساختمان ندارد و توان مدیریتی خیلی پایینی دارد؛ از وجود این فرد برراس مدیریت گلایه میکنند و همین امر باعث گردیده دراین بخش استراتژیک متن دوگانگی ایجاد شده اختلالی در کار ایجاد نماید.
گویا در حوزه مدیریت تدارکات کالا هم به همین شکل بوده است؛ مسئول کمیته فنی و بازرگانی که تحصیلات در حوزه مهندس نفت دارد، در حال حاضر سرپرست مدیریت تدارکات و خدمات کالا است که این امر ارتباطی به تحصیلات و سوابق وی ندارد!
از سویی دیگر، در طرح آزادگان جنوبی که اولویت مدیرعامل فعلی هست هم با جابجایی مجری طرح به دلیل سوء مدیریت مجری فعلی، نارضایتی زیادی از سوی پیمانکاران اجرایی ایجاد شده و همچنین نیروهای باسابقه و متخصص از طرح خارج شده اند که یا از شرکت رفته اند و یا به طرح های دیکه جابجا شده اند.
دراین بین، یک اتفاق بزرگ نیز مورد توجه است. اینکه تاکید میگردد؛ بنابر شنیدهها ظاهرا گزارشاتی در خصوص افزایش تولید تا پایان سال ۱۴۰۰ از طرح آزادگان جنوبی اعلام گردیده است که مدیر عامل شرکت ملی نفت هم از آن چندین و چند بار یاد کرده در حالیکه عملا این موضوع در سال ۱۴۰۱ محقق گردیده است!
نباید فراموش کرد که هم اکنون وفق دستور خجسته مهر، در خصوص تعیین تکلیف فاز دوم میادین غرب کارون، طرحهای یادآوران،بند کرخه،آزادگان شمالی ، یاران ،انتقال نفت خام میادین غرب کارون همچنان بلاتکلیف باقیمانده و تمرکز روی آزادگان جنوبی رفته که همچنان در گیر و دار مسائل اجرایی با شرکت پتروپارس در حوزه تامین کالا و اجراست.
درچنین شرایطی شاید باید گفت در صورت صحت موارد مورد تاکید دراین گزارش که شاید بد نباشد آقای وزیر تحقیقی در خصوص صحت و سقم موارد آن داشته باشد، باید نگران بدنه شرکتی بود که سالها برای روی پا باقی ماندن آن خون دلها خورده شده؛ مگر آنکه در صورت صحت موارد عزمی پشت پرده برای گسستگی عمدی این شرکت در تیم جدید نفت دولت سیزدهم وجود داشته باشد که ما از آن بی خبریم!
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات
ارسال نظرات