نفتی ها /آذرجزایری: آنچه امروز به صنعت نفت و بالاخص پتروشیمی کشور آسیب زده و باید به طور جد مورد بررسی قرار بگیرد مسالهای است که "نفتیها" از آن به عنوان "غسل تعمید مدیران نسل جدید نفت و پتروشیمی" یاد میکند!
اما منظور ازاین تیتر چیست؟
چند سالی است روال عجیبی در صنعت نفت بالاخص پتروشیمی رواج یافته؛ آنهم آوردن مدیران جدید به این صنعت و البته دادن احکام عضو هیات مدیره و مواردی ازاین دست جهت رزومه سازی و بعد انتصاب آنان در سمتهای کلیدی با این عنوان که وی عضو هیات مدیره و یا مدیرعامل شرکتی کوچک و گمنام دراین صنعت بوده اما واکاویها در اغلب مواقع به این نکته ختم میشود که مثلا مدیر مذکور علی رغم آنکه سمت مدیرعاملی و هیات مدیرهای را در کارنامه خود دارد اما کل سوابق کاری وی دراین سمتها و البته مهمتر از آن در صنعت استراتژیک و تخصصی نفت بیش از سه چهارماه هم نیست!
به نظر میرسد این مشکل زمانی شدت یافته که تحریمها فضای فعالیت اقتصادی در حوزههای دیگر را تنگ کرد و همین امر بر علاقه مدیران دیگر حوزههای اقتصادی و حتی سیاسی به حوزه پتروشیمی و نفت را افزایش داد.
در حال حاضر هستند مدیرانی که از صنعت فوتبال، خودرو، آموزش و پرورش و … وارد صنعت نفت و پتروشیمی شدهاند و با یک رزومه سازی، با سابقه کمتر از شش ماه در این حوزه برمسند مدیرعاملی تکیه زدهاند. موضوع زمانی بدبینانهتر حکایت میشود که بگوییم بسیاری از سودجویان حوزههای دیگر با تنگ شدن فضای سودجویی به لحاظ کاهش منابع مالی دراین حوزهها به سمت صنعت پتروشیمی گرایش یافته اند و روز به روز بر تعداد آنان افزوده میشود.
هر چند بسیاری از کارشناسان براین نکته تاکید دارند که حدود ۷۰ درصد از مدیریت یک مجموعه توانمندی یک فرد در امر مدیریت و ۳۰ درصد تسلط فنی است؛ اما باید گفت اغلب این مدیران انتخاب شده که با رزومه سازی برسمت خاص تکیه میزنند در خوشبینانهترین حالت حتی ۱۰ درصد نیز از مسایل تخصصی حوزه شناختی نداشتهاند.
براین اساس قطعا اگر امروز به طور خاص ارزیابی در سطح مدیران عامل بالاخص اعضای هیات مدیره پتروشیمیهای کشور صورت بگیرد و از آنان مسایل تخصصی این صنعت پرسیده شود به طور قطع و یقین بیش از ۵۰ درصد مدیران فعلی کاملا رد خواهند شد و در خوشبینانهترین حالت حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد مدیران را هم باید با ارفاق به آنان نمره قبولی داد. این امر البته فقط معطوف به این سطح مدیریت نیست بلکه داریم در حال حاضر مدیرانی که در سطح مدیران ارشد نفت فعال هستند و اگر از آنها فرق میان اوره و اتیلن را بپرسید قطعا تنها پاسخ آنان سکوت و خیره شدن به شما خواهد بود.
براین اساس اگر بخواهیم از اضافه گوئی بپرهیزیم باید از مسوولان ارشد دولت درخواست کرد که چارچوب مشخصی برای انتصابات حداقل صنعت نفت و پتروشیمی مشخص گردد و بنابرآن و اخذ شروط قید شده دراین چارچوب جذب صورت بگیرد؛ اگر چنین نشود قطعا فراتر از قحط الرجال دراین صنعت و ادامه افزایش بی رویه مهاجرت نخبگان نفت و پتروشیمی باید منتظر فراگیری حضور سودجویان در راس مدیریت امور این صنعت و از هم پاشیدگی این صنعت بود؛ اتفاقی که هشدار آن قطعا برای بلندمدت نیست بلکه ادامه این رویه متاسفانه پیش بینی امروز "نفتیها" را طی یکسال آینده به تحقق خواهد رساند!