نفتی ها /تعریف جدید از ضریب بازیافت توسط مدیریت برنامه ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران که از زمان زنگنه تا کنون تغییر مدیریتی را شاهد نبوده؛ این روزها به یکی از اساسیترین چالشهای این صنعت بدل گشته که قطعا در صورت عدم رفع مشکلات کنونی میتواند به یک خیانت ملی بدل گردد. دراین راستا شاید لازم باشد نهادهای نظارتی با ورود جدی به این موضوع جلوی اقدامات غیرکارشناسی این بخش کلیدی شرکت ملی نفت را بگیرند؛ اتفاقی که ظاهراً بنا بر شنیدهها در سال ۱۳۹۹ برای فرار زنگنه از زیربار فشار سازمان بازرسی کل کشور در راستای یک تخلف بزرگ در قرارداد یکی از مخازن میدان نفتی دالپری توسط مدیر برنامه ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران رقم خورده و تعریف غیر علمی در ایران و جهان را پایه برنامه ریزیهایی قرار داده که ادامه آن میتواند یک خیانت ملی بزرگ و تاریخی را رقم بزند.
براساس این گزارش، طبق اصلاحیه مصوبه هیئت وزیران در باب شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز، این قراردادها در مخازنی با ضریب بازیافت زیر بیست درصد (۲۰%) قابل اجرا هستند و صرفاً مخازن با ضریب بازیافت کمتر از ۲۰% باید به پیمانکاران این قراردادها واگذار شوند.این موضوع نیز مورد تاکید فرمان ۱۵ مادهای مقام معظم رهبری در باب قراردادهای نفتی موسوم به IPC است.
براین اساس، مخزن بنگستان میدان نفتی دالپری با بیش از ۳۰% ضریب بازیافت یکی از میادین نفتی است که با الگوی قراردادی فوق به شرکت روسی زاروبژنفت (Zarubezhneft) واگذار شده و قرارداد آن نیز به امضاء رسیده است. با توجه به ضریب بازیافت ۳۰% این مخزن و مغایرت با فرمان مقام معظم رهبری و مصوبه هیئت وزیران، موضوع این قرارداد در شورای عالی مخازن مورد بحث قرار گرفت و سازمان بازرسی کل کشور نیز به ماجرا ورود نمود.
سازمان بازرسی در نامه شماره ۱۶۳۰۱۱/۴۰۴ در تاریخ ۱۹/۶/۹۹ اقدام به سوالاتی در ارتباط با ضرورت برونسپاری میادین چشمهخوش، دالپری و پایدار شرق نمود که چرا با توجه به مشترک نبودن میادین و ضریب بازیافت بالای ۲۰% در میدان دالپری، این میادین با الگوی IPC واگذار شدهاند؟
بررسیهای بیشتر نشان داد که ضریب بازیافت (Recovery Factor) مخزن نفتی دالپری بنگستان آن به مدت ۱۰ سال در کتاب مخازن (Reserve Book) برابر با ۵/۳۱% است. این کتاب توسط مدیریت برنامهریزی تلفیقی انتشار پیدا مینماید.
برای تنویر افکار عمومی تعریف ضریب بازیافت را با هم مرور مینماییم.
در کتابهای علمی ضریب بازیافت یا Recovery Factor عبارت است از تقسیم Ultimate Recovery یا میزان نهایی نفت قابل برداشت از مخزن بر Hydro Carbon Initially In Place یا میزان نفت درجا، به شرح روبرو: RF=UR/HCIIP
میزان نفت درجا / میزان نفت نهایی قابل برداشت = ضریب بازیافت
در کتاب ترازنامه هیدروکربوری که توسط معاونت برنامهریزی وزارت نفت چاپ میشود ضریب بازیافت بصورت ذیل تعریف شده است:
در کتاب مخازن (Reserve Book) که توسط مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت منتشر گردیده نیز ضریب بازیافت از تقسیم ذخیره بازیافت بر حجم نفت درجا بدست میآید که دقیقاً مشابه با کتب علمی است.
اما متاسفانه در آنزمان مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران ظاهرا اقدام به توجیهی برای توجیه قرارداد فوق مینماید. گویا این مدیریت در آنزمان، اقدام به تغییر تعریف ضریب بازیافت نموده است و با اینکار ضریب بازیافت مخزن دالپری بنگستان را به ۱۸% تغییر داده است که بشرح ذیل است:
ضریب بازیافتند که بشرح ذیل میباشد = میزان نفت استخراج شده تا کنون (تولید انباشتی) / میزان نفت درجا
این تعریف جدید از ضریب بازیافت در ۲ نامه شماره ۱۰۲۵۰ در تاریخ ۲۵/۶/۹۹ و ۱۴۸۷۴ در تاریخ ۱۱/۹/۹۹ مورد اشاره قرار گرفته است و با امضاء کرباسیان به سازمان بازرسی ارسال شده است:
تعریف فوق دارای اشکالات ذیل است:
الف) با توجه به اینکه در میادین توسعه نیافته (Green Fields) هنوز نفتی استخراج نشده میزان ضریب بازیافت برابر با صفر است. این در حالیست که برای میادین توسعه نیافته ضریب بازیافت تعریف میشود.
ب) در میادین توسعه یافته (Brown Fields) نیز ضریب بازیافت با گذشت زمان و انجام تولید از میدان به علت افزایش میزان نفت استخراج شده، افزایش مییابد و عملا تبدیل به یک پارامتر متغییر میگردد که قابل استناد نمیباشد.
اگر فرمول مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت که هنوز هم در این سمت مشغول به فعالیت است پذیرفته شود هر شرکت خصوصی یا شخص حقیقی میتواند پیمانکار یک میدان نفتی گردد و میدان نیز به تولید خود ادامه دهد و آن شرکت یا شخص عنوان نماید که روزانه مشغول افزایش ضریب بازیافت میدان نفتی است!
قطعا مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت این حق را دارد که اصطلاحات علمی ابداع نماید، حتی میتواند بدلخواه خود 10 نوع تعریف برای ضریب بازیافت ارائه نماید و این حق برای وی محفوظ است، اما اجازه ندارد این تعریف را جایگزین تعاریف مرسوم در عرف فنی داخلی و بینالمللی نماید چرا که اینکار خلاف عقل و قانون است. قطعاً تعریف مورد نظر هیات وزیران و فرمان 15 مادهای مقام معظم رهبری از ضریب بازیافت همان تعریف رایج در عرف صنعت نفت میباشد نه تعریف مورد نظر آقای مدیر که بنا به باب میل آقای زنگنه تغییر یافته است.
بر این اساس ضروری است نهادهای نظارتی با سختگیری بیشتر نسبت به بررسی رعایت اصل ضریب بازیافت در واگذاری تمامی مخازن نفتی به شرکتهای خصوصی اقدام کنند چراکه هدف از قرار دادن شرط ضریب بازیافت، حضور شرکتهای خارجی جهت کار بر روی میادین پیچیده با ضریب بازیافت پایین و انتقال تکنولوژی جهت ازدیاد برداشت است در غیر اینصورت مخازن نفتی ساده با ضریب بازیافت بالا که اصلاً نیازی به تکنولوژی خاصی نداشته و توسط شرکتهای داخلی به راحتی قابل توسعه، نگهداشت و افزایش تولید خواهند بود.
نکته حائزاهمیت آنکه مدیربرنامه ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت علی رغم تغییر تیم مدیریتی وزارت نفت اما همچنان تغییر نکرده و میتواند جوابگوی تعریف جدیدی باشد که از ضریب بازیافت ارائه داده است؛ قطعاً این امر با یک نشست کارشناسی متشکل از مهندسین متخصص و عملیاتی نفت، به نتیجه روشن و شفافی خواهد رسید و آقای مدیر از امروز باید به فکر پاسخ به تصمیم غیرکارشناسی باشد که سرنوشت نه تنها زنگنه بلکه کل صنعت نفت کشور را رقم زده است!
از مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران که باید اشراف کاملی به تعاریف فنی داشته باشد انتظاری فراتر از تعریف فوق وجود دارد و ضرروی است علت ارائه این تعریف عجیب توسط وی مورد بررسی قرار گیرد.
ارسال نظرات