نفتی ها /اختیارات تام میگیرند! بالادستیها را متقاعد میکنند که فروش سخت است و امتیاز میگیرند. غافل از آنکه وضعیت به این شکل نمیماند و خواهند آمد مدیرانی که بابک زنجانیهای جدید را در قالب و شکلی جدیدتر کشف کنند و ماجرای رانت خواریها طی این دوران سخت نقل محافل شود.
البته دکان "تحریم" تنها این جنس را ندارد. بلکه دارد مدیرانی را که به نام تحریم به منافعی دیگر دست می یابند. منافعی چون اسم و رسمی بزرگ برای آدمهایی با تواناییهای کوچک! اغلب مدیران قدیمی رغبتی به حضور در نفت بالاخص صنعت پتروشیمی از خود نشان نمیدهند و قطعا تحریمها نیز در این تصمیم بی تاثیر نیست. چراکه در چنین شرایطی هر مدیر قدیمی میداند باید ریسکهایی را به جان بخرد که خلاف قوانین اقتصادی کشور است و اجرای آنان به معنای به خطر افتادن سابقه و اعتبارشان تمام میشود. بنابراین تحریم برای مدیران کوچک حسابی شانس و اقبال به همراه داشته است. شاید برای همین باشد که حاشیه این مدیران روز به روز در حال افزایش است. از مدیرانی که خود را مدیران لاکچری مینامند تا مدیرانی که یک شبه اطلاعات و تخصصشان از زنگنه هم بیشتر شده است!
یک مدیر فرزندش را به پیمانکاری میپذیرد و مدیری دیگر ارزهای خود را به جای سامانه نیما برای سودی بیشتر در اختیار دو صرافی مطرح تهران میگذارد!
باید گفت آشفته بازاری است این روزهای نفت! وزیر از توطئه میگوید و دشمنان از توطئه دولت برای عدم فروش نفت بیشتر! دیگری بابک زنجانی را مقصر مینامد و برخی نمایندگان به شایعات دامن میزنند. وزارت نفت از بهارستانیها شکایت میکند و بهارستانیها برای استیضاح وزیر امضاء جمع آوری میکنند! نماینده ای به اذعان دیگر نماینده خانه ای لوکس میگیرد و امضای خود را برای استیضاح زنگنه پس میگیرد و پیداشدن دستگاه پوز در دفتر وزیر به آبدارچی بی نوا نسبت داده میشود! گوئی نباید نگران بود که وزیری که نمیتواند دفتر خود را اداره کند این روزها همه کاره نجات اقتصاد کشور از طریق ایجاد راهکارهایی برای فروش نفت بیشتر است!
اظهارنظرها گوئی است که زنگنه آنچنان ناتوان شده که جوانی در پشت میله های زندان نفت را اداره میکند و با یک گوشه نگاهی زنگنه را آشفته خاطرمیکند. اوضاع پیچیده تر از این حرفاست اما یک سوال همچنان به قوت خود باقی است که آیا در تمام این احوالات زنگنه دوران خاتمی چه میکرد؟ بازهم زنگنه آنروزها از حاشیه سازی دشمنان میگفت و یا آرام وبی صدا نفت را اداره میکرد ؟زنگنهی آنروزها از مشورت آدم هایی چون غنیمی فرد، میرمعزی،ترکان، نعمت زاده، نژادحسینیان و بسیاری از مدیران برجسته بهره میبرد و زنگنه امروز از افرادی چون ختلان و دیگر یارانی که تنها کاری که از آنان برمیآید توجیه ناکارآمدی خودشان در قالب توهم توطئه است و یا استفاده از این نگرانی و دغدغه زنگنه برای پوشاندن نقطه ضعف هایشان! افرادی امروز در کنار زنگنه هستند که به گوشه اشاره ای عصبی میشوند و دیگر حتی اختیار کلام خود را ندارند اما قطعا هستند قدیمیهایی که این خاطره را به یاد می آورند که در هر شرایطی غنیمی فرد یار بین الملل زنگنه در دوران اصلاحات لبخند از روی لبانش برچیده نمیشد و آرامشش مایه آرامش نفت بود!
آری؛ این است آشفته بازار امروز نفت که برای هر که ضرر داشته قطعا برای فرصت جویان تحریم یک شانس طلایی تلقی میشود. مساله ای که به نام تحریم اما به کام آنان رقم خورده است!
لینک مطلب: | http://naftiha.ir/News/16182.html |