نفتی ها /در حالیکه وزیرنفت از خصوصی شدن مجتمع های پتروشیمی میگوید و همین امر وسیله ای برای پابرجا ماندن مدیران بازنشسته بر مسند مدیریت بزرگترین مجموعه های صنعت پتروشیمی شده اما بخشنامه های پی در پی زنگنه به این مجموعهها حکایتی دیگر دارد.
زنگنه معتقد است مجتمعهای پتروشیمی خصوصی شده اند و امور مربوط به آنان به وزارتخانه متبوع وی ربطی ندارد. این درحالی است که مستندات موجود در این گزارش، نشان میدهد که زنگنه خود امور صنعت پتروشیمی را در بسیاری از این مجموعه ها به دلیل دارا بودن بخش عظیمی از سهام برعهده دارد. بنابراین از یک سو دولتی بودن این مجموعه ها ثابت میگردد و ازسویی دیگر مدیران مجموعه هایی چون هلدینگ خلیج فارس که مدیری بازنشسته برمسند آن تکیه زده است باید با این صندلی به دلیل اعمال قانون منع بکارگیری بازنشستگان برمسند امور دولتی، خداحافظی کنند!
اگرچه دراین میان ربیعی مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس که یکی از بازنشستگانی است که تا کنون از زیر بار اعمال قانون در مجموعه خود به دلیل تاکید برخصوصی بودن این هلدینگ شانه خالی کرده است همچنان بر خصوصی بودن این هلدینگ اصرار میکند. با اینحال وی حضورش بر مسند امور این مجموعه را مدیون حکمی است که شرکت ملی صنایع پتروشیمی و با مجوز زنگنه برای وی به امضاء رسانده اند.
دراین بین مستندات موجود نشان میدهد که وزیرنفت بخشنامه صرفه جوئی در شرکتهای زیرمجموعه خود را برای هلدینگ خلیج فارس نیز ارسال کرده و این شرکت نیز موظف به اجرای آن شده است.
اگرچه این بخشنامه نیز اگرچه از سوی ربیعی برای شرکتهای زیرمجموعه ارسال شده و همه مجموعه ها را موظف به اجرای آن کرده اما به نظرمیرسد ربیعی نیز تلاشی برای اجرای قوانین بالادست خود ندارد. چراکه نامه ای دیگر نشان میدهد که بلافاصله پس از ابلاغ این بخشنامه به این هلدینگ، روابط عمومی این شرکت با ارسال نامه ای به زیرمجموعه های خود آنان را مکلف به حضور در کتابی به عنوان کتاب جامع صنعت پتروشیمی کرده است که بنابر شنیده ها تا کنون این زیرمجموعه ها رقم های زیادی را بابت انتشار این کتاب به شرکت معرفی شده از سوی روابط عمومی هلدینگ خلیج فارس واریز کرده اند. درحالی این دستور از واحد روابط عمومی این هلدینگ صادر شده که زنگنه صراحتا انتشار هر نوع کتاب و مجله ای در مجموعه های تحت الامر خود را خلاف دستورات این وزارتخانه دانسته است.
با اینحال باید دید آخر و عاقبت هلدینگی چون هلدینگ خلیج فارس که در ظاهر خصوصی است و در باطن دولتی بالاخره قرار است به کجا ختم شود؟ چراکه به نظر نمیرسد اداره امور این مجموعه با چنین شرایطی عاقبت خوشایندی به همراه داشته باشد. مگر آنکه این مجموعه از طریق فروش سهام دولتی آن به خصوصیها یا واقعا خصوصی اداره گردد و یا دولتی اداره شدن این مجموعه علنی شود. درغیراینصورت باید به اذعان کارشناسان سقوط این هلدینگ را همانند روند ادامه دار فعلی بسیار نزدیک پیش بینی کرد!